- ایجاد فرایندهای مثبت مغزی؛ زیرا کارکرد و فعالیت ذهنی همچون سایر قسمتهای بدن تحت تأثیر پیامهای شناختی و احساس درونی قرار میگیرد،
- ایجاد انگیزش و ارتقای سطح علاقه و تمایل و افزایش تلاش و کوشش دانشآموزان در فعالیتهای درسی و امر تحصیل.
- شکل دادن مقاومت قاطع فرد در برابر مشکلات و احیاناً برخی افتها یا شکستهای تحصیلی .
نبود ِاعتمادبهنفس و خودباوری از جمله عواملی است که دانشآموزان را از تلاش باز میدارد و سبب افت تحصیلی آنها میشود. اگر انسان ظرفیتها وتواناییهای خدادادی خود را نشناسد و باور نداشته باشد که میتواند با اتکا به نفس بر مشکلات و حوادث گوناگون فائق آید، بدیهی است که هنگام مواجه شدن با کمترین مشکلات، خود را در بنبستی گرفتار خواهد دید که سراسر زندگی او را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. معلمان باید به دانشآموزان خود کمک کنند تا خود را باور کنند و بتوانند خلاقیتهای تحصیلی خود را بروز دهند. ترس از گرفتن نمرات بد در امتحانات، بهویژه امتحانهای نهایی یکی از پیآمدهای نبودِ خودباوری است که سبب افت تحصیلی دانشآموزان سال سوم دوره دوم متوسطه میشود.
موقعیت و شرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با انگیزش دانشآموزان ارتباط نزدیک دارد. معلم مهمترین نقش را در مدرسه ایفا میکند و چگونگی عملکرد دانشآموز به رفتار معلم بستگی دارد. برای معلم انگیزش دانشآموز به این سبب که هم در حکم هدف و هم به منزله وسیله پیشرفتهای بعدی در سایر زمینههای تربیتی است، اهمیت زیادی دارد. معلمان میتوانند از منابع و راههایی افزایش انگیزش استفاده کنند.
ترس از شکست، انرژی دانشآموزان را تضعیف میکند و آنها را به عقب میبرد. زمانی که دانشآموزان به انتظارات و اهداف تحصیلی خود نرسیده باشند و احساس کنند که از دوستان خود عقب ماندهاند احساس یأس میکنند و به همین علت افسرده و گوشهگیر و کمحوصله میشوند. این حالت را بیشتر در دانشآموزان پایههای سوم و دوره پیشدانشگاهی، خصوصاً بعد از اعلام نتایج کنکور مشاهده میکنیم. البته به ندرت ممکن است این حالت در دانشآموزان پایههای اول و دوم نیز مشاهده شود.
موقعیت و شرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با انگیزش دانشآموزان ارتباط نزدیک دارد
یادگیری و انگیزه
یادگیری عبارت است از تغییر طولانیمدت در تفکر، احساس و رفتار فرد که براساس تجربه ایجاد شده باشد . رفتارگرایانی از قبیل جان واتسون و اسکینر سرشت انسان را انعطافپذیر میدانستند و معتقد بودند که یادگیری نقش اصلی را در رشد ایفا میکند؛ چنانکه آموزش اولیه میتواند صرفنظر از آنچه کودک از استعدادها، تمایلات، علاقهها، تواناییها، و از اجداد به ارث برده، او را به هر نوع بزرگسالی تبدیل کند.
روانشناسی چون هانس معتقد بود که آنچه به نظر میرسد تابع برنامه زیستی فطری است، میتواند تحت تأثیر رویدادهای محیطی قرار گیرد. مکگرا، دنیس، گزل و تامپسون معتقد بودند که یادگیری و تجربه در تفاوتهای رشدی نقشی ندارند؛ با این حال پژوهشهای اخیر نشان میدهند که تمرین یا تحریک بیشتر میتواند تا اندازهای رفتارهای حرکتی را تسریع کند. هر یادگیری منجر به عملکرد نمیشود، چون افراد بسیاری از چیزها را میآموزند؛ ولی امکان به کارگرفتن این آموختهها برایشان پیش نمیآید.
همه ما از اهمیت انگیزه در زندگی آگاهی کامل داریم، با این حال بیشتر ما احساس میکنیم در زندگی به اندازه کافی دارای انگیزه نیستیم. انگیزه به ما کمک میکند تا احساس رضایت خاطر و درباره خودمان احساس مسئولیت کنیم و بر زندگی خود تسلط داشته باشیم. بی انگیزگی دانش آموزان این نگرانی را در والدین و معلمان به وجود می آورد که شاید آنها نتوانند به درستی عمل کنند، به بیراهه بروند یا حتی زندگی خود را تلف کنند. موقعیت و شرایط محیط آموزشی از جمله عواملی است که با بی انگیزگی دانش آموزان ارتباط نزدیک دارد.همچنین مطالعه زیاد یک درس و کسب نمراتی که با میزان مطالعه و تلاش فرد همخوانی ندارد، بهتدریج دانشآموز را دلسرد و دچار ناامیدی میکند؛ مخصوصاً در مدارس تیزهوشان به دلیل رقابت زیادی که دانشآموزان با هم دارند و تفاوت سطح معدل و استعدادهای آنان در کلاسی که صرفاً به دلیل علاقه به رشته تجربی وتکمیل ظرفیت تشکیل شده نه با برگزاری آزمون.
راهکارها
خودباوری و اعتمادبهنفس از سه طریق باعث افزایش موفقیت تحصیلی میشود: