تحقیقات و مطالعات درباره نقش مادران در رشد فرزندانشان بسیار فراوان است و یکی از دلایل عمده آن که نظریه دلبستگی است، پایهای برای هدایت این تحقیقات فراهم کرده است. با این حال، چنین نظریهای درباره پدران وجود ندارد و شاید به همین دلیل است که تاثیر پدران بر فرزندانشان تاکنون بهخوبی مطالعه نشده است. پیش از این، محققان پدران را «والد دوم» با تاثیرات کمتر میدانستند، اما اکنون، زمان آن رسیده است که به تاثیر و نقش نقش پدر در زندگی کودک توجه شود و درباره آن مطالعاتی صورت گیرد.
براساس مطالعات اخیر درباره نقش پدران در زندگی کودکان، پدران نقشی حیاتی در رشد و پرورش کودکان ایفا میکنند. در واقع، پدران، درست به اندازه مادران، در رابطه با کودکان حساس و تربیت آنها نقش مهمی ایفا میکنند.
پدران موثر در زندگی فرزندان چه کسانی هستند؟
بیشتر پدران سعی میکنند بهترین امکانات را برای فرزندانشان فراهم کنند. اما در واقع، پدران بیشتر عهدهدار مسائل مالی و تامین نیازهای مادی کودکان هستند و تصور میکنند تنها میتوانند برای حمایت مادی و سپری کردن لحظات خاصی در تعطیلات یا آخر هفته کنار فرزندانشان حضور داشته باشند. اما واقعیت این است که پدران باید نقش خود را به چشم نقش بلاعوضی در زندگی فرزندانشان ببینند، نقشی که با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست. در مطالعات اخیر تلاش میشود نقش پدران در زندگی فرزندانشان به نحوی هدایت شود که این افراد به مقام غیر قابل جایگزینی برای کودکان تبدیل شوند.
منظور از پدر مؤثر در زندگی فرزندان چیست و چگونه یک پدر میتواند در این زمینه به موفقیت برسد؟ تحقیقات فراوانی وجود دارد که دقیقا همین سؤالات را پرسیده و بینش خوبی در اختیار مخاطب قرار دادهاند.
در گزارش جامعی که سارا آلن و کری دالی انجام دادهاند، پدر مؤثر فردی حساس، صمیمی، نزدیک، رفیق، پشتیبان، صمیمی، پرورشدهنده، مهربان، مشوق، تسکیندهنده و پذیرنده تعریف شده است. در این مطالعه، مردانی در دسته پدران مؤثر قرار میگیرند که با فرزندانشان ارتباط و اتصالی قوی برقرار کرده باشند. با این حال، همه پدران قادر نیستند سطح مطلوبی از مشارکت و مؤثر بودن را برقرار کنند. خواه به دلیل شرایط دشوار زندگی و خواه به دلایل دیگر، برخی پدران هنوز به نقش مهم و تاثیرگذار خود در زندگی فرزندانشان واقف نشده و به حوزه آن قدم نگذاشتهاند.
پدران موثر در زندگی فرزندان چه ویژگی هایی دارند؟
در سال ۱۹۸۷، محققانی چون لمب، پلک و لوین سه جنبه زیربنایی از تاثیر و مشارکت پدران در تربیت فرزندان را تعیین کردند و این ویژگیها پایهای برای ایجاد ارتباط مثبت و پرورشدهنده پدر و فرزندی ایجاد میکنند:
- تعهد: تماس مستقیم پدر با فرزندان و برقراری تعاملات مشترک با آنها،
- در دسترس بودن: حضور داشتن پدر و در دسترس بودن او برای فرزندان،
- مسئولیتپذیری: برقراری تمهیدات لازم توسط پدر به منظور قرار دادن منابع لازم در اختیار فرزندان.
با تکیه بر این مطالعه، محقق دیگری به نام پالکوویتز پانزده روش مجزا برمیشمرد که باعث مشارکت پدران در تربیت و زندگی فرزندانشان و مؤثر بودن والدگری پدران میشود:
- برقراری ارتباط،
- آموزش،
- نظارت،
- مشارکت در فرایندهای فکری،
- فراهم کردن منابع مورد نیاز،
- نشان دادن احساسات،
- محافظت،
- پشتیبانی احساسی،
- به انجام رساندن کارهای لازم،
- مراقبت،
- مشارکت در اقدامات مربوط به فرزندان،
- به اشتراک گذاشتن علاقهمندیها،
- در دسترس بودن،
- برنامهریزی،
- انجام فعالیتهای مشترک.
چه عواملی نقش پدر در زندگی کودک را موثرتر می کند؟
براساس مطالعات انجام شده، برقراری مجموعهای از شرایط، از جمله موارد زیر، تعیینکننده میزان موفقیت یک پدر در رابطه با کودک اوست:
- نوع و چگونگی تربیت خود پدر (از جمله شکل روابط او با والدینش)،
- تاریخچه فرهنگی پدر،
- سابقه بیولوژیکی پدر (مانند وجود یا نبود بیماریهای روانی، اعتیاد به الکل، سلامت عمومی)،
- مشخصات پدر (شغل، سن و شخصیت)،
- مشخصات و ویژگیهای مادر خانواده،
- فاکتورهای زمینهای (رابطه با مادر کودک، ارتباطات اجتماعی)،
- ویژگیهای کودک.
به دلیل اینکه در جوامع شرقی به نقش پدران کمتر از نقش مادران پرداخته شده است، فاکتورهایی که به آنها اشاره شد، به شکل چشمگیری، بر چگونگی مشارکت مردان در تربیت فرزندان تاثیرگذار است.
با این حال، انعطافپذیری نقش یک پدر به آن معناست که تغییر در فاکتورهای بیرونی (مثل اینکه چه زمانی مادر خانواده شروع به مدلسازی رفتار والدگری مثبت میکند) میتواند در نحوه والدگری پدران نیز بهبود ایجاد کند. از سوی دیگر، اگر یک مادر نتواند بهخوبی از نوزاد مراقبت کند (برای مثال، به دلیل بروز افسردگی یا بیماری پس از زایمان)، پدر خانواده نه تنها خواهد توانست برای یاری رساندن به او پیشقدم شود، بلکه قادر خواهد بود منابع اضافی را از اعضای خانواده یا اجتماع جمعآوری کند و به کمک بطلبد.
این عمل، که به منظور افزایش پشتیبانی و کمک انجام میگیرد، میتواند اثرات ناتوانی مادر در برقراری ارتباط را کاهش دهد. به صورت همزمان، این کار فرصتی به پدران میدهد تا اعتماد به نفس خود را در والدگری افزایش دهند و اتصال خود را با کودکشان تقویت کنند.
آیا وضعیت اقتصادی و اجتماعی پدران تاثیری در اهمیت نقش آن ها دارد؟
فاکتور دیگری که غالبا در زمینه نقش پدر در زندگی کودک درباره آن بحث میشود و گاهی هم بهخوبی درک نمیشود وضعیت اقتصادی و اجتماعی پدر است. واقعیت این است که کلیشه پدر کم درآمد که در تربیت فرزندانش مؤثر نیست کاملا همهگیر و شایع است.
اما در تحقیقات، چنین کلیشهای رد میشود. میشل لمب پروفسور روانشناسی است که مقالات گستردهای درباره نقش پدران در رشد کودکان منتشر کرده است، او بیان میکند: «مطالعات ما بهواقع کلیشه پدر کم درآمد را بر هم میزند. چنین پدرانی بهراستی از فرزندان خود مراقبت میکنند، اما ممکن است عشق خود را به روشهای مرسوم نشان ندهند. همچنین، گاهی نداشتن شغل، ارتباط ضعیف با مادر خانواده یا حتی تجربیات دوران کودکی خود آنها ممکن است این مردان را از مشارکت در تربیت فرزندان باز دارد.»
اگرچه، دلیل زیربنایی این موضوع هرچه باشد، نتیجه تحقیق روشن است: با دریافت نوع صحیحی از پشتیبانی، حتی پدرانی که در موقعیتهای چالشبرانگیز هستند هم میتوانند تاثیرات مثبت و پرورشدهندهای در زندگی فرزندان خود داشته باشند.
چگونه بازی بین پدران و فرزندان رابطه موثری ایجاد می کند؟
برخی محققان بر رفتار بازی به عنوان عاملی اساسی در رابطه پدر و فرزندی و رفتار پرورشدهندگی به عنوان فاکتوری ضروری در رابطه مادران و فرزندان تمرکز کردهاند.
بازی پدر با فرزند برای کودک بسیار مهم است، چرا که بازی فعالیتی فیزیکی و بهشدت تحریککننده است و به کودک این امکان را میدهد که فعال شدن و تنظیم کردن برانگیختگی را تجربه کند. بازی همچنین به کودکان کمک میکند مرزها و محدودیتها را در محیط امنی درک و آزمایش کنند و به روشهای بیشماری، چگونگی عملکرد جهان را بفهمند.