– ناتمام گذاشتن کارها
– خودداری از انجام تکالیف
– عدم تلاش برای حل مشکل خود
– مشکل در تصمیم گیری
– انتظار کمک از دیگران
– بی توجهی و بی دقتی
– تمایل نداشتن به فعالیت های بدنی
– آوردن بهانه های متعدد برای انجام ندادن کارها
– داوطلب نشدن برای انجام کارها
– عاجز بودن در تنظیم فعالیت حال و آینده
– میل دائمی به قرار داشتن در حالت استراحت
– به سر بردن دائمی در رویا
– قدرت تمرکز فکری پایین
-تنبلی نمودن و از زیر باز مسئولیت، شانه خالی کردن
عوامل مختلفی که منجر به کاهش انگیزه در دانش آموزان می شود:
– عدم هماهنگی بین میزان تکالیف مدرسه با تواناییهای دانش آموزان
– یکنواخت بودن محیط آموزشی با توجه به پیشرفتهای عصر حاضر که میتوان از وسایل کمک آموزشی مثل نوار ویدیو، سیدی، اینترنت و… استفاده کرد.
– عدم کنترل والدین نسبت به وضعیت تحصیلی فرزندانشان
– بیارتباط بودن تکالیف با نیازهای روزمره
– مشکلات خانوادگی نظیر محول نمودن کارهای منزل به فرزندان از طرف والدین
– انجام کاری برای دریافت حقوق و ساعات غیر مدرسه برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده.
– تشویق نشدن برای انجام تکالیف منظم
– افسردگیهای خفیف
– داشتن تجربیات و شکستهای تلخ متعدد
– عدم برخورداری از تجربیات موفق
– در معرض شماتت و تنبیه بودن
– نقایص فیزیولوژیکی و بدنی
– وجود نابسامانی، مشاجرات لفظی و درگیری در خانواده
– طلاق در خانواده
– وابسته بودن به والدین و انجام کارهای کودک به وسیله ی آنها
– محرومیت از امکانات اولیه
– داشتن بیماری شدید
راهبردهای افزایش انگیزه در دانش آموزان
– اطمینان از وضیعت جسمانی دانش آموز از نظر معاینه ی شنوایی و بینایی:
– ایجاد هماهنگی بین تکالیف مدرسه با توانایی دانش آموزان
– متنوع کردن محیط آموزشی با استفاده از وسایل کمک آموزشی مثل فیلم، عکس، ماکت و…
– دادن تکالیف مرتبط با نیازهای دانش آموزان
– توجه به حاصل فرایند کار و تلاش دانش آموز (عدم نمره محوری در کلاس)
– استفاده درست از کلمات و جملات توسط والدین و معلمان.
والدین و معلمان گاهی از اوقات با سخنان به ظاهر ملایم و بیضرر، موجب کاهش انگیزه در دانش آموز میشوند. آنان به دانش آموزی که در آستانه ی مردود شدن است میگویند: « ما میدانیم تو یک نابغه نیستی، توقع هم نداریم معجزهای از تو ببینیم. فقط میخواهیم در حد تواناییات درس بخوانی، اگر نمرهی قبولی بگیری ما راضی خواهیم بود.» این نوع گفتار، دیگر به دانش آموز این امکان را نمیدهد که برای رسیدن به درجات عالی آموزش تلاش کند؛ اگر هم نهایت کوشش خودش را هم به خرج بدهد، بیش از یک « قبولی» انتظاری دیگر از خود ندارد. پیامی که میتواند منجر به ایجاد انگیزه در فرد شود این است:« ما انتظار داریم درس یاد بگیری و آدم تحصیل کردهای بشوی. یادگیری یک امر تصادفی نیست، یادگیری مستلزم تلاش و عزمی راسخ است. ما چنین چیزی را از تو توقع داریم.»
– دادن خودمختاری و استقلال به دانش آموز در جاهایی که امکانش وجود دارد.
– تشویق های کلامی به شکل توصیفی، مثال: « رضا میبینم که عمل ضرب را خوب فهمیدهای.»
– نشاندن دانش آموز در جلوی کلاس یا در کنار همکلاسی هایی که میتوانند الگوی نقش مثبت برای او باشند، صدا زدن دانش آموز در کلاس در موارد متعدد، ارائه ی بازخورد در موارد متعدد، تقسیم تکالیف حجیم به بخشهای کوچکتر
– کمک به والدین در درک واقع بینانه از توان یادگیری دانش آموز.
– دادن فرصت به دانش آموزان در بیان معلومات خود و آنچه خارج از کلاس از خانواده و دیگران آموخته
اند.