تربیت کودکان در سال های ابتدایی
اهمیت تربیت کودکان بر هیچ کس پوشیده نیست، به خصوص کودکانی که سالهای ابتدایی است که به مدرسه می روند و در جمع دوستان هم سن و سال خود قرار می گیرند.بنابراین والدین باید نهایت سعی خود را در پرورش صحیح و اصولی فرزندان داشته باشند.
هر سال، مدرسه ها که باز می شود، انگار با شروع درس و مدرسه موجی از مشکل ها و سوال های بی پاسخ به سوی والدین، به خصوص آنهایی که بچه هایشان کلاس اولی هستند، هجوم می آورد. جالب اینکه گاهی حتی دیگر زمینه های زمینه های زندگی کودک هم با رفتنش به مدرسه از روال عادی خارج می شود.
کم نیستند والدینی که برای مشاوره می آیند و نمی دانند با بچه ای که تا به حال لجباز و بدغذا نبوده یا مشکل هایی از این قبیل نداشته، چه کنند. به همین دلیل، در این مطلب به طور کامل به « آداب تربیت » اختصاص یافته تا راهکارهایی ارائه دهد که به واسطه آن والدین بدانند هنگام مواجهه با رایج ترین مشکل های فرزندان مدرسه رو خود چه کار کنند یا از انجام چه کارهایی خودداری کنند.
قبل از بررسی هر مشکلی باید بپذیریم کودکی که از خانه راهی مدرسه می شود و به طور همزمان درگیر چند مشکل خواهد شد و تا او بتواند خود را با این مشکل ها سازگار کند، امکان دارد دچار حالت های عاطفی نامناسبی شود. کودک قطعا به تدریج می تواند این مشکل های نسبتا بزرگ را حل کند اما نیاز دارد او را درک کنیم.
جدا شدن از محیط امن خانوادگی، مواجه شدن با مقررات محیط مدرسه، روبرو شدن با نظم و ترتیبی که لازمه آموزش است و کوشش ذهنی ارادی در درک و فهم مطالب برای موفقیت در امور تحصیلی از جمله مشکل های بچه ها در بدو ورود به مدرسه است. البته با آمدن دوره پیش دبستانی سازگار شدن تا حدی تسریع می شود اما به هر حال باید به بچه ها فرصت داد.
اهمیت تربیت کودکان
ریشه وابستگی کودکان را پیدا کنیم
خوب است که والدین در یکی- دو ماه نخست سال با نق زدن های کودک، ابراز دلتنگی کردن و بهانه جویی از اینکه نمی خواهد به مدرسه برود، کنار بیایند. بهترین روش برخورد این است که با داستان تعریف کردن و قصه گویی یا دیگر روش های ارتباطی این حس را به فرزندشان بدهند که قرار است در مدرسه خیلی به او خوش بگذرد؛ دوست پیدا کند، چیزهای مختلف یاد بگیرد و با اولیای مدرسه اوقات خوشی داشته باشد.
اگر حس وابستگی و اضطراب ناشی از جدا شدن فرزندتان مدت زیادی طول بکشد و به خصوص اگر با علامت های جسمی همراه شود باید حتما مورد بررسی قرار گیرد. کودکی که در مدرسه دچار تهوع می شود، از درد شکمی و سردرد گله می کند و نمی تواند به دلیل این حالت ها نظم و قوانین کلاس و مدرسه را رعایت کند و به بیان دیگر، عملکرد عادی زندگی اش مختلف می شود به بررسی و درمان نیاز دارد. در بسیاری از موارد مشکل کودکان مضطرب را می توان به حس اضطراب و ناامنی ای که در وجود مادرشان هست ربط داد. این مادران نمی توانند حس اینکه محیط مدرسه محیط خوب و امنی است را به کودک بدهند.
جالب است بدانید بچه های مضطرب نه فقط از نظر روانی تحت فشار هستند و آرامش ندارند که به دلیل اضطراب، سطح ایمنی بدنشان هم پایین تر از حد عادی است و مستعد ابتلا به انواع بیماری ها می شوند. بچه هایی که مستعد ابتلا به آلرژی هستند هم در صورت مضطرب شدن و تجربه حالت های اضطرابی یا عود آلرژی و بیشتر شدن علامت های آلرژیک مواجه می شوند.
گاهی نیاز است مادر این بچه ها درمان هایی را بگیرد تا با مدیریت مشکل خود بتواند به آرامش فرزندش کمک کند. چنین مادران مضطربی قطعا از دوره بارداری و شیردهی به دلیل تاثیر هورمون ها و بعد هم با الگو شدن برای کودک، او را مضطرب بار آورده اند. اگر کودک درمان نشود با مشکل های جدی مواجه خواهد شد.
دوست یابی کودکان
اجازه نرفتن به مدرسه را ندهید
مادر نباید به دلیل نق زدن کودک، در خواست او را مبنی بر نرفتن به مدرسه اجابت کند. باید به بچه ها بگویید مدرسه رفتن و نوشتن تکالیف وظیفه آنهاست؛ مانند سر کار رفتن شما و پدر. مانند آشپزی کردن و تهیه غذا و خرید که وظیفه شماست. شاید شما هم روزی دلتان نخواهد این کارها را انجام دهید، اما مجبورید به این وظایف عمل کنید.
کودک هم باید این وظیفه خود را انجام دهد و سعی کند در مدرسه به او خوش بگذرد و از اوقاتش لذت ببرد. از توصیه های اضطراب انگیز بپرهیزید. مادرانی که مدام در حال هشدار به کودک هستند؛ مواظب خودت باش، اگر کسی عطسه کرد از او دور شو، به جایی دست نزدن، کیف و میزها کثیف است بیماری می شوی … حس اینکه دارم به محیط ناخوشایند و آلوده ای می روم به کودک می دهند.
او مدام با خود می گوید آنجا مثل خانه نیست، تفاوت دارد و بد است. باید به خاطر داشته باشیم برای تربیت بچه ها لازم نیست دنبال اطلاعات یا کارهای عجیب و غریب باشیم. کافی است خودمان را اصلاح کنیم و آن طور که آرزو داریم فرزندمان بار بیاید، ابتدا خودمان را آن گونه بسازیم. اگر اهل داد و بیداد کردن هستید و اگر خیلی مبادی آداب نیستید و دوست دارید فرزندتان را طوری تربیت کنید که نقطه مقابل شما باشد، نخواهید توانست چرا که او از شما الگو می گیرد.
فرزندتان رفتاری درست مثل شما انجام می دهد و کاری ندارد شما چه آموزی های شفاهی ای به او داده اید. حالا در بحث رقابت والدینی را داریم که مراجعه می کنند و گله دارند که فرزندم می خواهد کیف و وسایل مدرسه اش مثل فلانی باشد و ما باید مدام در حال خرید باشیم و در این شرایط گرانی برایمان سخت است به خواسته او تن دهیم و همین موضوع تبدیل شده به معضل ما در مدرسه رفتن این بچه! آیا خود شما مدام در این فکر نیستید که مبلمان خانه درست مثل دخترخاله تان یا سرویس قابلمه ها مانند خواهرشوهر و مدل ماشینتان شبیه برادرخانمتان باشد؟!
اگر تا به حال الگوی عملی کودک بوده اید نباید انتظاری جز این از او داشته باشید. پس لازم است ابتدا خودتان تغییر رویه دهید و بعد به او بگویید این رفتارش مورد تایید شما نیست. نگران این نباشید که کودکتان عقده ای شود یا با نخریدن فلان کیف مشکل عاطفی پیدا کند. بچه ها باید از سنین قبل از مدرسه مهارت تحمل ناکامی را یاد بگیرند تا در زندگی موفق شوند. آنها باید از سنین قبل از مدرسه مهارت تحمل ناکامی را یاد بگیرند تا در زندگی موفق شوند. آنها باید بدانند نیازی نیست مانند دیگران باشند و زندگی هر کسی مختص اوست.
به کودکتان با پاسخ کوتاه و روشن بگویید:«شما جامدادی یا کیف داری و من دلیل نمی بینم یک مدل دیگر تهیه کنم. از اینکه پول ندارید یا فلان موقع وسیله ای برای او خریده اید، صحبت نکنید و دنبال توجه نباشید. صریح و واضح بگویید:«نه» و اگر باز هم اصرار کرد که چرا وسایل آنها چنان است و من هم می خواهم، یادآوری کنید هر خانه ای قوانین، قواعد و داشته ها و نداشته های خود را دارد. سعی کنید آهسته آهسته مهارت تحمل ناکامی را در بچه ها بالا ببرید و برای پیشرفت های آنها در این راه ارزش قائل شوید و تشویقشان کنید.
تربیت بچه ها
پرهیز از دخالت مستقیم در دوست یابی کودکان
گاهی اوقات یادمان می رود بچه هایمان بزرگ شده و مدرسه رفته اند. بعضی اوقات لازم است اجازه دهیم خودشان کمی مستقل تر با آزمون و خطا به یک نتیجه خوب در زندگی برسند. گله و شکایت های کودکانه بچه ها درباره دوست یا همکلاسی های مدرسه همیشه به بررسی نیاز ندارد. کافی است گوش شنوای خوبی باشید.
بچه ها را راهنمایی و سعی کنید به ایجاد رفتار و عادت های خوب مثلا برچسب نزدن و قضاوت نکردن کمک کنید اما در شیوه ارتباط بچه ها با هم مداخله مستقیم نداشته باشید. نگویید:«فردا برو به آزاده/ علی بگو…»
فرزندتان باید بداند در یک کلاس 20 نفری قرار نیست همه افراد آن طوری باشند که او می خواهد یا هر کاری انجام دهند که او انجام می دهد. او باید کم کم یاد بگیرد، آدم ها با هم تفاوت دارند. سعی کنید از این جمله زیاد استفاده کنید:«بعضی ها این جوری هستند. اشکالی نداره.» اگر می گوید:«من با فلانی دوست نمی شوم چون پوستش تیره است، موهایش فلان مدل است، بلد نیست خوب حرف بزند و غذا بخورد.» سخنرانی نکنید و درباره تفاوت نژادها و اینکه او موظف است همه را دوست بدارد یا برعکس درباره اینکه چقدر فلان رفتار آن همکلاسی زننده است و باید بررسی کرد، شاید والدین خوبی نداشته، صحبت نکنید.
کافی است حرف های او را بشنوید و بگویید:«خب، هر کسی یه جوریه دیگه. اونم کم کم یاد می گیره درست غذا بخوره و…» گاهی شنونده فعال بودن و همدلی کردن کافی است. بچه ها از این قهر و آشتی ها زیاد دارند. اجازه بدهید خودشان تصمیم بگیرند و راه حل پیدا کنند که چطور با دیگران وارد رابطه شوند، آن را ادامه دهند و… شما فقط نقش راهنما داشته باشید و با مهربانی به فرزندتان گوش بدهید تا حس اعتماد در او شکل بگیرد و مسائلش را برای شما بازگو کند.
تکالیف بچه ها را انجام ندهید
انجام دادن تکالیف مدرسه، مسئولیت کودک شماست ولی لازم نیست زمان انجام تکالیف از او فاصله بگیرید. حتما شما هر چند اندک به کودک کمک می کند تکالیف را بهتر انجام دهد و درس ها را بهتر بیاموزید. هرگز به جای کودک تکالیف را انجام ندهید، اما برای پاسخ به سوالاتش کنارش باشید تا بتوانید از همان آغاز عادات مطالعه ای کودک را نیز نظر بگیرید و متوجه مشکلات او شوید.
محل انجام تکلیف مهم است و با توجه به سن کودک تعیین می شود. کودک کم سن که تازه مدرسه رفته شاید در همان آغاز تمایل نداشته باشد در اتاقش یا پشت میز تحریر بنویسد و ترجیح دهد در مکانی نزدیک به شما مانند میز آشپزخانه یا اتاق نشیمن باشد، به او سخت نگیرید. هر چند وقت یک بار سری به کودک بزنید تا انجام تکالیف را کنترل کنید. هرگز نباید وسایلی مانند تلفن، تلویزیون و رایانه در محل انجام تکالیف وجود داشته باشد چون حواس کودک را پرت و صدا ایجاد می کنند.
اگر نمی توانید در زمان آمدن کودک از مدرسه منزل باشید، از قبل محیط مناسبی برای مطالعه او فراهم کنید. هر شب قبل از خواب به تکالیف انجام شده رسیدگی کنید؛ فرزندتان باید بداند در شلوغ ترین شرایط کاری در دسترس او هستید و یاری اش می کنید. اگر فرزندتان بعد از بازگشت از مدرسه، زمانی را برای بازی و تنش زدایی داشته باشد، تکالیف را با انرژی بیشتر و وقت کمتری انجام می دهد. اگر مدت انجام تکالیف بیش از حد طولانی شده از او بپرسید مشکل چیست؟ شاید موضوعی توجهش را کم کرده. برخی اختلالات روان پزشکی مانند بیش فعالی، اختلال یادگیری یا وسواس می تواند با این علامت باشد.
شما پدر یا مادر او هستید، نه معلمش. اگر به این نکته باور داشته باشید، کلی از جنگ و جدل هایتان پایان می یابد. اگر بچه ها تکالیف خود را انجام ندهند، باید اجازه دهید با پیامد کارشان مواجه شوند و مسائل مدرسه را به معلم بسپارید ولی مدام با معلم فرزندتان در تماس و ارتباط باشید و او را یاری کنید، اما اینکه کنار بچه ها بنشینید و انجام لذت بخش تکالیف مدرسه را به خصوص برای بچه هایی که تازه مدرسه رفتند، به امری ناخوشایند تبدیل کنید که اشکشان دربیابید، درست نیست. همه اینها زمینه بدرفتاری بچه ها را فراهم می کند.
با شکایت کودکان از مدرسه چه کنیم؟
دکتر کتایون رازجویان – روان پزشک کودکان و نوجوانان:اکثر والدین از این موضوع گله دارند که فرزندشان در مورد حوادثی که در مدرسه رخ داده مرتب شکایت می کند و از آنها می خواهد برای حل مساله به مدرسه بروند و مساله همشاگردی که آزارشان داده را دعوا کنند یا با مدیر مدرسه در مورد آن صحبت کند. واقعیت اینجاست که گاهی کودکان به دنبال جلب توجه والدین هستند.
گاهی هم می خواهند خشمشان را خالی کنند. گاه در مورد مدرسه حرف هایی می زنند که لزوما ممکن است واقعی نباشد و تنها به دنبال راهی برای آسیب زدن به هم کلاسی یا گرفتن امتیازاتی از والدین هستند. گاهی نیز کودک در مورد نتیجه حرف هایی که می زند ممکن است اطلاعی نداشته باشد و به آن فکر نکند و تنها برای سرگرمی شکایت کند. به هر حال شکایت یک علامت است که ممکن است دلایل متفاوتی داشته باشد و والدین با شناسایی آن می توانند مساله را حل کنند.
والدین باید از همان ابتدای ورود کودک به مجامع عمومی حد و مرزهایی را برای کودکشان در نظر بگیرند. آنها باید همیشه با کودکشان صحبت کنند اما این قانون وجود داشته باشد که نباید در مورد دیگران حرف زد یا قضاوت کرد. باید به کودک آموخت غیبت کردن کار درستی نیست. اگر والدین احساس کردند کودک در حال قضاوت یا بدگویی است باید فورا موضوع را عوض کنند. اگر کودک می گوید هم کلاسی ام در مدرسه مرا هل داد باید جمله را اصلاح کنید مثلا به کودک بگویید «دوستت موقع بازی به تو خورد و افتادی».
از کودک در مورد اتفاقی که افتاده و نتیجه آن و میزان تقصیرش بپرسید. مثلا این که این موضوع تا چه حد به عمد بوده و چه عوارضی داشته است. گاه کودک هدفش از شکایت تنها جلب توجه یا گرفتن امتیازاتی از والدین است که نباید در این شرایط به آن بها داد.
گاه ارتباطات کودک دچار مشکل است مثلا کودک اعتماد به نفس پایین یا اختلالات خلقی دارد و بلد نیست با سایر کودکان دوست شود. والدین باید به این موضوع هم توجه داشته باشند. اگر مهارت های دوستیابی و ارتباطی کودک دچار اختلال است باید به کمک روان پزشک این مساله را برطرف کرد.
اینکه والدین مرتبا به شکایت های کودک توجه کنند و به او امتیاز دهند باعث تشدید این رفتار در کودک شده و در نهایت کودک به جایی خواهد رسید که حق نداشته را طلب می کند. پدر و مادر هم خود باید الگوی خوبی باشد. کسانی که مرتب در حال گله و شکایت و غیبت هستند غیرمستقیم این کار را به فرزندانشان هم یاد می دهند.
با توجه به موارد بالا دریافتیم که تربیت کودکان از اهمیت بالایی برخوردار است نرم افزار نابو اولین و منحصر به فرد ترین پل ارتباطی بین والدین و مدرسه است به گونه ای که اولیا می توانند همواره از رفتار کودک خود و سطح آموزشی فرزند عزیزشان مطلع شوند.
نابو یاری رسان شما برای تربیت و کنترل فرزندان خود