اگرچه بیشتر مردان میتوانند از کودک نگهداری و مراقبت کنند، اما پدر بودن و نقش پدر در زندگی کودک بسیار مهم و متمایز از نگهداری و مراقبت صرف است.
پدران در تربیت کودک نقش ویژه ای دارند
پدران نقشی اساسی در سلامت روان و بهزیستی هیجانی کودکان دارند، آنها بهخوبی از عهده نظمدهی و مراقبت از کودک برمیآیند. براساس پژوهشهای انجامشده، وجود پدری باعاطفه و پشتیبان، که با کودک تعامل خوبی برقرار میکند و بر کارهای او نظارت دارد، تاثیر زیادی در رشد اجتماعی، شناختی، کلامی و همچنین، پیشرفت تحصیلی کودکان دارد. وجود چنین پدری به کودک حس خوب زندگی و احساس بهزیستی، عزت نفس و اطمینان خاطر هدیه میدهد.
نقش پدر در روابط اجتماعی
رابطهای که کودک در اوایل زندگی با پدر دارد بر تمامی روابط وی، از بدو تولد تا انتهای زندگی، تاثیرگذار است. بنابراین، الگوی رابطه پدر با کودک در تمام روابط کودک با دیگران تکرار میشود. علاوه بر این، نوع رابطه کودک و پدر نه تنها بر شناخت کودک از خود در روابط اجتماعی اثر میگذارد، بلکه بر برداشت کودک از اینکه چقدر خواستنی و دوسداشتنی است نیز تاثیرگذار است.
ویژگی های تاثیرگذار پدران بر دخترها و پسرها
دختران به دنبال مردانی هستند که صفات و خصوصیات پدرشان را داشته باشند و این کار را، هرچند ناخودآگاه، اما به بهترین شکل ممکن انجام میدهند. بنابراین، اگر پدری مهربان، دلسوز و بامحبت داشته باشند، در بزرگسالی، در مردان به دنبال این صفات هستند.
به عبارت دیگر، دختران در دیگران به دنبال صفاتی هستند که برایشان آشناست؛ یعنی، در کودکی این صفات را در پدرشان دیدهاند. به طور ناخودآگاه، دختر فکر میکند، چون در کودکی مدام با این صفات و خصوصیات پدر در ارتباط بوده است و به هر طریقی توانسته با آنها کنار بیاید، هماکنون، یعنی در بزرگسالی نیز، میتواند آنها را بپذیرد و این حاکی از اهمیت نقش پدر در تربیت دختر است.
از طرف دیگر، پسران نیز رفتارهای خود را از پدر الگوبرداری میکنند. آنها هر کاری میکنند، به دنبال تایید پدرند و بیشتر به رفتار و کارهایی گرایش دارند که هم در آنها موفقاند و هم به رفتار و کار پدر شباهت دارد. بنابراین، اگر پدری پرخاشگر، کنترلگر و آزارگر باشد، این الگویی است که پسر از آن تقلید خواهد کرد و اگر پدری مهربان، حمایتکننده و پر از عشق و محبت باشد، پسر هم در آینده چنین خواهد بود.
انسان موجودی اجتماعی است و با الگوبرداری از رفتارها، موضوعات و مسائل را یاد میگیرد. در حقیقت، انسانهای نخستین، با برقراری روابط اجتماعی (هرچند از ابتداییترین نوع آن) و با تقلید، توانستند زنده بمانند و رشد کنند. کودکان نیز الگوهای اولیه تعامل را از نیاکانشان به ارث بردهاند و با همین الگوهای تعاملی ابتدایی، هویت و احساسی را که نسبت به خود دارند میسازند. روابط و تعاملات اولیه کودک آنقدر مهم است که تا آخرین لحظه زندگی با او باقی میماند.
نادیده گرفتن نقش پدر امری غیرممکن است. برای مثال، دخترانی که رابطه خوبی با پدر دارند در ریاضیات عملکرد بهتری دارند و پسرانی که با پدر رابطهای دوستانه و نزدیک دارند نمرات بالاتری کسب میکنند و پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. علاوه بر این، این پسران روحیه قویتر و احساس بهتر و مثبتی نسبت به خود دارند. بنابراین، شما به عنوان پدر، در اینکه فرزندتان چه خصوصیات، رفتار و عملکردی دارد و در آینده چگونه فردی خواهد شد، نقش کلیدی و اساسی دارید.
جابجایی نقش ها در خانواده
امروزه، خانوادههای تکوالد بهشدت گسترش پیدا کرده است. به عبارت دیگر، خانوادهها، به هر دلیلی که عمدهترین آن طلاق است، از هم میپاشند و سرپرستی کودک به یکی از والدین سپرده میشود. قصد از اشاره به این معضل بررسی آسیبها و سختیهای خانوادههای تکوالد نیست، اما آنچه مهم است پابرجا بودن اهمیت نقش پدر در زندگی کودک است. بعد از جدایی، ممکن است اتفاقات گوناگونی رخ دهد. ممکن است پدر ازدواج مجدد کند، مجرد باقی بماند، تبدیل به پدری تماموقت شود و تنها به امور کودک رسیدگی کند یا مادر ازدواج کند و کودک دارای پدرخوانده شود؛ هیچ تفاوتی ندارد، آنچه حائز اهمیت است نقش مهم و پررنگ پدر است.
با ورود زنان به بازار کار، نوع نگرش سنتی جامعه به نقش مادر و پدر تغییر کرده است. موفقیت و قدرت زنان به لحاظ اقتصادی نقش قدیمی والدین را دچار دگرگونی کرده است و در جامعه امروزی، تقریبا ۶۰% زنان شاغل هستند. علاوه بر این، تغییرات به وجود آمده در ازدواج، طلاق، کاهش میزان زاد و ولد و در مجموع، تغییر ساختار خانواده نقشهای سنتی و قدیمی والدین را تغییر داده است. امروزه، نقش پدر در تربیت کودک کاملا متفاوت با نقش وی در ساختار سنتی خانواده است و جامعه شاهد تغییراتی است که موجب ایجاد تعادل در نقش والدین در مقایسه با نوع سنتی آن شده است. البته، تحول در اقتصاد و شهرنشینی نیز شرایطی را فراهم آورده است که موجب انعطافپذیری و نامحدود بودن وظایف پدری شده است.
براساس آخرین تحقیقات سازمان جهانی بهداشت و رشد کودک و انسان (NICHD)، پدران نسبت به گذشته بیشتر در تربیت کودک دخیلاند. عوامل متعددی را در تغییر نقش پدر در تربیت کودک میتوان نام برد که از آن جمله میتوان به مواردی همچون ساعات کاری بیشتر مادران، کممشغله بودن پدران، آگاهیهای بیشتر روانشناسی، مهارت پدران در برخورد با مسائل، مداخلات روانشناختی بیشتر، مسائل مربوط به خودارزشی، صمیمت بین زوجین، تعاملات اجتماعی و در نهایت، ارائه الگویی بهتر برای کودک اشاره کرد.
کودکانی که با پدر پیوند عاطفی بیشتری دارند و از جانب پدر، عشق و محبت دریافت میکنند کمتر دچار مشکلات رفتاری میشوند و احتمالا در آینده، تمایل کمتری به مصرف الکل و مواد مخدر دارند. در مقابل، وقتی پدر در تربیت و رشد کودک نقش کمرنگی دارد، کودک دچار افت تحصیلی و فرار از مدرسه میشود، مشکلات رفتاری بیشتری بروز میدهد و با احتمال بیشتری، درگیر مواد مخدر و مصرف الکل میشود. براساس پژوهشهای انجامشده، پدر دقیقا به میزان مادر در رشد سالم جسمانی و روانی کودک نقش دارد، با این تاکید که نقش پدران در رفتارهای هیجانی و اجتماعی کودک پررنگتر است.
تاثیر بیش از حد انتظار نقش پدر در تربیت کودک
حتی در شرایطی که پدران به لحاظ فیزیکی در خانواده حضور ندارند، به روشهای مختلف میتوانند با کودک رابطهای سالم برقرار کنند. برای مثال، در طرح پیشنهادی روانشناسی سرشناس، با تاکید بر نقش مهم پدر در زندگی دخترها، برنامهای تدارک دیده شد که طی آن، دختران بتوانند در زندان به دیدار پدر بروند و با هم، فعالیت لذتبخشی را انجام دهند. این برنامه به طرز باورنکردنی موفق بود و نه تنها به دختران کمک کرد احساس امنیت، حمایت و عشق دریافت کنند، بلکه پدران نیز احساس مهم بودن را در زندگی تجربه کردند.
پدرها بعد از طلاق میتوانند با روشهای مختلف با کودک خود در ارتباط باشند. اگرچه پدیده طلاق برای کودکان اصلا خوشایند نیست و به آنها آسیب میرساند، اما اگر پدر به طور مستمر، حسابشده و با عطوفت و مهربانی وظایف خود را به عنوان یکی از والدین انجام دهد، کمک مهمی به کودک میکند که زندگی جدیدش را بپذیرد.
نقش پدر در تربیت کودک بیش از چیزی است که تصور میشود. پدر فقط تامینکننده مالی خانواده نیست، بلکه نحوه رفتار او با همسر، فرزند و دیگران تاثیر زیادی بر تصمیمات و رفتار کودک در دوران بزرگسالی دارد.