تعریف انضباط و بی انضباطی:
نظم و انضباط تعاریف متعددی دارد. عدهای کنترل رفتار فراگیرندگان و تسلط بر عوامل رفتاری آنان را انضباط می نامند, برخی معتقدند؛ نظم و انظباط شامل هر نوع سازماندهی در محیط مدرسه و کلاس است، به نحوی که سبب افزایش یادگیری شود.«انضباط عبارت است از :اعمال قواعد و مقرراتی که یادگیری را تسهیل میکند و اخلال در کلاس را به حداقل کاهش می دهد». «انضباط بدان دسته از اعمال معلم اطلاق میشود که مانع سر زدن رفتارهایی از دانش آموز است که فعالیت کلاسی را مختل یا تهدید به اخلال می کند» در جایی دیگر بیانضباطی را اینگونه تعریف می کنند :«هر نوع رفتاری که از ارزشهای پذیرفته شده جامعه به دور است (با توجه فرهنگ)و دارای تکرار شدت و مداومت است و در زمانها و مکانهای متعدد اتفاق می افتد و همچنین رفتاری است که با درماندگی و کاهش کارایی فرد همراه است». با وجود تعاریف بالا بی انضباطی را می توان اینگونه تعریف کرد : انجام دادن هر عمل یا رفتار پذیرفته نشده و نا معقول توسط دانشآموز که سازماندهی مدرسه وکلاس را مختل یا تهدید به اخلال می کند و باعث کاهش کارایی معلم و دانشآموزان شده و معلم را در رسیدن به هدف اصلی خود باز می دارد.آموزش انضباط:
انضباط را می توان از کودکی به افراد آموخت زیرا در کودکی افراد می توانند بهتر بیاموزند وبهتر بدان عادت کنند.
راههای توصیه شده برای نظم بخشیدن به کودکان :
آموزشها: یعنی باید به کودک آموزش دهیم تا در دنیا ی جدید بدون سردرگمی زندگی کند .
تذکرات: باید از انضباط برای کودک تعریف کرده و آن را لازمهی موفقیت بدانیم.
تهیه مقررات : تهیه مقررات و تنظیم آن به کودکان یک کار اساسی است و باید قوانین منطقی در نظر بگیریم.
جنبه الگویی : باید برای کودک الگو بوده و عامل و مجری نظم باشیم و اگر خود منظم نباشیم انتظار نظم از کودک بیهوده است .
تنظیم برنامه : باید سعی کنیم با برنامهای به زندگی کودک نظم ببخشیم.
نشان دادن آثار : کودک را باید از فواید نظم و زیانهای بی نظمی آگاه کنیم.
سپردن مسولیت : باید مسئولیتهایی در رابطه بانظم به کودک بسپاریم برای مثال:مسولیت نظم اتاق
زمینه سازی برای عادات: اگر بتوان رعایت نظم را بخشی از زندگی کودک کرد در آن صورت کودک به آن عادت خواهد کرد .
«پیشگیری از بیانضباطی»
پیشگیری از رفتار نا مطلوب دانشآموزان بهدو دلیل مهم است :
1.به دلیل عملی :یعنی پیشگیری از بروز رفتار نامطلوب آسانتر از تغییر آن است.
2.به دلیل انسانی: یعنی معلم خود را مسئول اصلاح و بر طرف کردن رفتار نا مطلوب دانشآموز میداند .
معلم باید به نکاتی که باعث قطع ارتباط در کلاس میشود و همچنین به نیازهای دانشآموزان توجه کند و نباید اجازهی گستاخی به دانشآموزان دهد و برای پیشگیری از رفتار نامطلوب دانشآموزان به نکات زیر توجه کند:
1.رفتارهای بی نظم را مشخص و قوانین کلاس را مطرح کند و دانشآموزان ملزم به رعایت آن شوند ،تحقیقات نشان داده مدرسه ای موفق است که نظامی خوب داشته باشد . آنها مشخصات نظام خوب را این گونه بیان کرده اند :
الف. تعداد قوانین مدرسه اندک بوده و به طور منظم اعمال می شود
ب. قوانین مرتبط با جامعه تحصیلی آنهاست
پ. مهمترین مشخصه قوانین قابلیت انعطاف آن است
ت. خط مشی و حدود روابط دانش آموز و شاگرد مشخص باشد
ث. تصمیمات متخذه از طرف معلم مستبدانه نباشد
ح. در جهت موفقیت افراد (دانشآموزان ) تدریس میشود
خ. مدرسه در حرف و عمل نشان میدهد که خواهان حل مشکل دانشآموزان است
ج. نیازهای دانشآموزان تشخیص داده میشود .
2. بطور انفرادی با افراد نا منظم برخورد کرده دلایل بی نظمی را جویا شوند .
3.دانشآموزان باید رفتار مطلوب و مورد نظر معلم را بشناسند .
4.بیتوجهی به رفتار نا منظم دانشآموزان باعث میشود تا وی احساس کند که معلم فردی نا کارآمد است .
5.شرط لازم برای اجرای قوانین قابل درک و فهم بودن آن برای دانشآموزان است.
6.آغاز کلاس با جذابیت و متعاقب آن دادن آزادی بیشتر به دانشآموز
7.علاقهمند کردن دانشآموز به درس با یادگیری معنادار