کنترل خشم والدین و مدیریت این خشم در برابر کودک، یک مساله تربیتی بسیار مهم و حساس است. زیرا هر موضوعی که باعث خشونت شدید افراد میشود، ریشه در سالهای اولیه زندگی آنها دارد. همه والدین، گاهی در برابر کودکان خود خشمگین میشوند. در زندگی همیشه فشارهایی وجود دارد، مثل دیر رسیدن به قرار، فراموش کردن موارد ضروری و نگرانیهای مالی و سلامتی و اینها تنها بخش کوچکی از این فهرست بی انتها هستند. تصور کنید هنگامی که تحت یکی از همین فشارهای زندگی هستید، کودک شما از در منزل وارد میشود و در حالی که کفشهای خود را گم کرده، ناگهان به خاطر میآورد که برای امروز در مدرسه یک دفتر جدید لازم دارد. پس از آن برادر کوچک خود را اذیت میکند و باعث میشود که یک جنگ تمام عیار به راه بیافتد. شما هم تحت فشار هستید و به آنها پرخاش میکنید. در این لحظه است که کنترل خشم در والدین از اهمیت بالایی برخوردار است.
کنترل خشم والدین و اهمیت آن
اگر صادقانه به این موضوع فکر کنیم، میدانیم که با آرامش میتوان همه چالشهایی را که بر سر راه والدین است خیلی بهتر از لحظات پر تنش پشت سر بگذاریم. در هنگام خشم، ما به خودمان حق میدهیم با تصور این که چگونه این بچه تا این حد بی مسئولیت، بیملاحظه یا حتی بد خلق است، شروع به پرخاش و بدرفتاری کنیم.
اما مهم نیست که چقدر از رفتار کودک خود عصبانی هستید، نباید با خشم پاسخ رفتار او را بدهید. ما رفتار کودک خود را مشاهده میکنیم، مثلا فرزند شما گاهی خواهر کوچک خود را کتک میزند و ما از این عمل او، نتیجهگیری میکنیم که فرزند ما یک جنایتکار خواهد شد. همین نتیجهگیری ساده و شاید بی اساس، موجب نتیجهگیری دیگری میشود. مثلا ممکن است شما فکر کنید که در تربیت کودک خود شکست خوردهام. این فکرهای زنجیروار، قطاری از احساسات خود را با خود به دنبال دارد، در مورد مثال بالا، احساساتی مثل ترس، نگرانی، گناهکاری را به همراه دارد. بهترین دفاع، حمله است، پس ما هم پاسخ کودک خود را با خشونت میدهیم. تمام این مراحل تنها ۲ ثانیه طول میکشد.
ممکن است فرزندتان اعصاب شما را تحریک کرده باشد، اما او دلیل عصبانیت شما نیست. هر موضوعی که باعث خشونت شدید از طرف شما میشود، ریشه در سال های اولیه زندگی شما دارد. ما در آن لحظات قادر به فکر کردن نیستیم و خود ما هم مانند بچهها واکنش نشان میدهیم و خشم خود را بروز میدهیم. اما نگران نباشید، این موضوع طبیعی است. همه ما با زخمهایی از دوران کودکی خود پا به دنیای پدر یا مادر شدن می گذاریم و کودکان آن زخمها را باز میکنند. ما به عنوان افراد بزرگسال و مهمتر ار آن به عنوان والدین، باید کنترل خشم را بیشتر تمرین کنیم.
چرا ما از دست کودکان خود عصبانی میشویم؟
والدین و کودکان طوری میتوانند یکدیگر را خشمگین کنند که هیچ کس دیگری نمیتواند. حتی خود ما به عنوان یک بزرگسال، گاهی در مقابل والدین خود غیرمنطقی رفتار میکنیم.
به همین ترتیب کودکان ما، هم ما را عصبانی میکنند، چون فرزند ما هستند. روانشناسان این پدیده را «اثر محیط پرورش» مینامند، یعنی کوکان ما رفتارها و احساسات کودکی خود ما را شیبهسازی میکنند و ما معمولا ناخودآگاه، مانند گذشته خود رفتار میکنیم. یعنی درست همانطوری که در ذهن ما نقش بسته است. خشم و ترس دوران کودکی ما آنقدر اهمیت دارد که میتواند دوران بزرگسالی ما را تحت تاثیر قرار بدهد. دانستن این نکات برای کنترل خشم والدین بسیار مفید است و باعث میشود بدانیم که خشم والدین چه تاثیری بر زندگی جوانی فرزندان ما دارد.
نتیجه داد و فریاد شما بر کودک چیست؟
گاهی پیش میآید که شریک زندگی شما عصبانی میشود و سر شما داد میزند. اگرچه اتفاق خوشایندی نیست، اما این موضوع شاید برای همه پیش آمده باشد. حالا شریک زندگی خود را با ابعادی بیش از ۳ برابر خود تصور کنید، در حالی که از بالا به شما نگاه میکند. تصور کنید که شما کاملا برای غذا، سرپناه، امنیت و مراقبت به آن شخص وابسته هستید. تصور کنید که او اولین منبع عشق، اعتماد به نفس و اطلاعات شما درباره جهان است و شما منبع دیگری ندارید. حالا این احساسات به وجود آمده را ۱۰۰۰ برابر کنید. حالا وضعیت دقیقا شبیه به اتفاقی است که وقتی شما خشمگین میشوید کودک شما در آن قرار میگیرد.
البته که همه ما از دست فرزند خود عصبانی میشویم و حتی گاهی اوقات از کوره در میرویم. چالش مهم این است که در این زمان به رفتارهای بزرگسالانه خود رجوع کنیم و در نتیجه، حتی اگر شده، به صورت ظاهری راه کنترل خشم را پیش بگیریم تا اثرات منفی عصبانیت را به حداقل برسانیم.
کنترل خشم والدین چندان هم ساده به نظر نمیآید. خشم به اندازه کافی ترسناک است. وقتی که والدین با بیاحترامی و با الفاظ بد با کودکان صحبت میکنند، اثرات زیادی بر شخصیت کودکان خواهد داشت. چرا که خود به خود کودکان احساس وابستگی شدیدی به والدین دارند. تحقیقات ثابت کرده کودکانی که از آسیب جسمی مثل کتک خوردن یا تنبیه کودک رنج میبرند، آثار منفی این رفتار بر همهی جنبههای زندگی بزرگسالی آنها تاثیر میگذارد، از ضریب هوشی پایینتر گرفته تا روابط پرخاشگرانه، همه از عواقب این برخوردها هستند.
اگر به نظر میرسد که کودک از خشم شما نمیترسد، به این معنی است که او در مواقع بسیاری شاهد عصبانیت والدین بوده و در مقابل آن حالت دفاعی به خود میگیرد. نتیجه تاسف آور این است که کودک، رفتارهایی در مخالفت با شما انجام میدهد و بیشتر از همسالان خود تاثیر میپذیرد. پس این شما هستید که باید کاری برای اصلاح این رفتار انجام بدهید. کودکان چه نشان بدهند چه نشان ندهند رفته رفته در مقابل خشم شما مقاوم میشوند. شاید تنها راه مقابله با تمام این مشکلا، کنترل خشم والدین باشد.