با توجه به اینکه اشتیاق به آموزش و یادگیری یک مسئله کاملا طبیعی و درونی در کودکان است لیکن تنفر از مدرسه و مدرسه گریزی کودک و یا تکلیف گریزی او میتواند دلائل زیادی داشته باشد. اما رفتار وشیوه های تربیتی والدین ویا مربیان با توجه به خلقیات کودکان میتواند این اشتیاق را تضعیف یا تقویت کنند.
نکاتی را که مطرح می شود امید است بیشتر مورد توجه و بررسی واقع شود تا بتوان نسبت به حل این مسئله کارگشا باشد و مفید واقع شود:
1ـ تحصیل اجباری:
درصورتی که والدین یا معلمان ومربیان با خشم، تهدید و تروشرویی کودک را به تحصیل وادار کنند، با خشونت از او بخواهند که به مدرسه برود یا تکالیف خود را انجام دهد، در این صورت انگیزه کودک تضعیف میشود. چون ترشرویی والدین با تحصیل تداعی میشود. همانطور که تهدید و ترشرویی نفرت آور است درس خواندن نیز اینگونه میشود. لذا در این مواقع باید شیوه تربیتی اصلاح شود
و به جای تحقیر وخشم و… تشویق و ترغیب را جایگزین سازید تشویق و ترغیب در هر کسی تأثیر مثبت دارد اما در مورد کودکان تشویق و ترغیب یک اصل بسیار اساسی برای تقویت انگیزه است. لذا شما که میخواهید کودکتان را به تحصیل علاقه مند کنید، با استفاده از روشهای مختلف او را تشویق و ترغیب نمایید. به عنوان مثال هر تکلیفی که او انجام میدهد او را تحسین کنید، آفرین بگویید، نوازش کنید، به کارهای او توجه کنید، برایش جایزه بخرید، حتی خریدهای عادی را میتوانید به درس خواندن او مرتبط سازید.
2ـ سرزنش و انتقاد:
درصورتی که فرزند به تحصیل توجه ندارد، اما والدین مدام او را به خاطر این کار سرزنش میکنند. مثلا به او میگویند که او در آینده به هیچ جایی نخواهد رسید و کسی نخواهد شد. این برخوردها نه تنها انگیزه او تحریک نخواهد کرد، بلکه روحیه و اشتیاق او را خراب میکند.
اما توصیه می شود به جای اینگونه برخورد به گونه ای برخورد شود که احساس شایستگی در او ایجاد و یا تقویت شود با توجه به اینکه یکی از اصول انگیزه آن است که کودک احساس کند، برای خود کسی است و میتواند از عهده کار خود بر آید. برای اینکه فرزند شما احساس شایستگی کند، نقاط و ویژگیهای مثبت او را برجسته کنید و به خود او گوشزد کنید.
3ـ محیط نا آرام خانواده:
اگر والدین بین خود مسأله دارند و در حضور کودک به مشاجره میپردازند، روحیه و انگیزه کودک خراب میشود لذا در صورت بروز چنین مشکلاتی سعی شود مشکل را در نبود فرزندان حل کنید چرا که کودکان توان انتقال مطلب و اعتراض ندارند واین نوع برخورد را بهترین شیوه برای اعتراض به رفتار والدین این شیوه می داند (عدم انجام تکالیف و..)
4ـ تنبیه:
تنبیه کردن کودک به خاطر مدرسه یا تکالیف درسی اثر مخرب بر روی انگیزه او دارد. خصوصا اگر تنبیه جنبه بدنی داشته باشد. بلکه به جای آن یکی دیگر از رفتارهای مطلوب وی را تحسین نمایید. اگر نقاشیاش خوب است بگویید: فرزندم! چه نقاشی قشنگی کشیده ای» کتابهایت را چقدر مرتب و تمیز نگه داشته ای و…» فرزند شما با شنیدن این کلمات دلنشین، احساس خوشایندی پیدا میکند، او تشنة چنین مهر و توجهی است.
به این کلمات تأیید گرانه و محبت آمیز نیاز دارد. وقتی ارتباطی برقرار شد و شما مدتی پیرامون ویژگیهای مثبت فرزندتان سخن گفتید، فرزند شما متوجه میشود و سعی میکند همه رفتارهایش را اصلاح نموده و طبق نظر و خواست شما رفتار نماید تا از هر جهت مورد تأیید و تمجید شما واقع شود.
5ـ هدف سوزی:
هدف جزء جدانشدنی انگیزه است. در واقع انگیزه تمایل رسیدن به هدف است. برای اینکه کودک شما با انگیزه شود، به او کمک کنید که هدفهای زندگی خود را انتخاب کند و درس خواندن را راهی برای رسیدن به آن اهداف بداند. نه اینکه اهداف او را مورد تمسخر ویا تهدید واقع سازید. اگر میخواهید درس خواندن هدف او باشد، باید ارزشمندی آن برای کودک ثابت گردد تا برای انجام آن اشتیاق و انگیزه پیدا کند. لذا شما آثار درس خواندن و فوائد او را به زبان کودکی برایش توضیح دهید تا به درس خواندن علاقهمند گردد.
مسائل مهم دیگری که میتوان بهره جست و این مسئله را حل نمود:
1) تحریک حس کنجکاوی:
سعی کنید سؤالات کودک را به درس او مرتبط سازید و به او تفهیم کنید که بسیاری از ندانستههای او در مورد جهان با درس خواندن برطرف میگردد. اگر فرزند شما نسبت به دانستن مطالب درسی کنجکاو شود، انگیزهاش افزایش مییابد.
2) برآورده کردن نیازها:
توجه داشته باشید که درس خواندن فقط بخشی از برنامه زندگی است، به خصوص برای کودکان که از نظر شناختی به مرحلة کافی از رشد نرسیدهاند. بنابراین نباید «درس خواندن» را محور اصلی قرار دهید و برای اینکه فرزندتان به درس علاقمند شود، تمامی خواستهها و نیازهای او را نادیده بگیرید. بلکه آن ها را شناسایی و به خوبی برآورده کنید
3) فراهم آوردن محیطی آرام:
فرزند شما برای انجام موفقیت آمیز تکلیف درسی و علاقند شدن به مطالعه و درس باید دارای محیط آرام باشد. او نمی تواند تکالیف خود را در محیط آشفته، انجام دهد.
4) تقسیم و ساده سازی:
تکالیف بسیار مشکل را به گامهای بسیار ساده ای (که میدانید فرزندتان با موفقیت از عهده آن بر خواهد آمد) تقسیم نمایید. اگر شما همه این نکات را رعایت نمودید ولی باز هم دیدید که تکالیف درسی اش را انجام نمیدهد با وی ارتباط قاطعانه برقرار کنید. مراد از ارتباط قاطعانه تنبیه و مشاجره و داد زدن نمی باشد، بلکه با آرامش هر چه تمام، انتظار اصلیتان را بیان کنید.
و نکته مهم دیگر اینکه فرزندتان را تهدید نکنید. با توجه به اینکه فرموده اید فرزندتان درسش را بلد است مشخص می شود از درک خوبی برخوردار است لذا نیاز به توجه بیشتر ودقیقی به به کارگیری شیوه ها دارد که امیدوارم با رعایت این نکات و بکارگیری راهکارهایی که با مطالعه کتاب های زیر به آن دست خواهید یافت، بتوانید نقش مؤثر در تربیت فرزندتان داشته باشید.