اولین ترسی که بسیاری از کودکان در نخستین سال زندگی خود با آن روبهرو میشوند، ترس از غریبههاست. بهطور معمول، کودکان از ۶ ماهگی به بعد علائمی از این ترس و اضطراب نشان میدهند و در حدود ۹ـ ۸ ماهگی میزان این نگرانی به حد اوج خود میرسد.
اغلب شیرخواران تا قبل از این مرحلهٔ سنی تمامی نزدیکان خود را به راحتی میپذیرند و هیچ رفتار و یا واکنشی که حاکی از ترس آنان از غریبهها باشد، از خود بروز نمیدهند. ولی از این پس به دلیل رشد و تحولات مغزی، توانائی شناخت و تشخیص چهرههای آشنا از غریبه را پیدا میکند و همین امر موجب میشود تا عکسالعملی متفاوت از قبل هنگام روبهرو شدن با افراد گوناگون از خود نشان دهد. بهعبارت دیگر، کودک با دیدن چهرههای غریبه و ناآشنا گیج میشود و احساس ناامنی میکند. در چنین شرایطی میکوشد با روی برگرداندن از فرد غریبه و گریه کردن، از او دوری جوید.
لازم بهذکر است که شدت این اضطراب در بین کودکان بسیار متفاوت است. گروهی از آنها ممکن است از بودن در جمع غریبهها خیلی احساس ناراحتی نکنند، در حالیکه گروهی دیگر ممکن است با شنیدن صدای فرد غریبه به شدت از جا بپرند و بترسند. علائم و نشانگان اضطراب و ترس از غریبهها نیز در کودکان خردسال بسیار متنوع است، برخی از آنها ممکن است ساکت و گوشهگیر شوند و برخی دیگر ممکن است عکسالعملهای شدید رفتاری از خود نشان دهند و گریه کنند و یا گروهی دیگر ممکن است در بغل پدر، مادر و یا مراقب خود مخفی و مچاله شوند.
● نکاتی برای کاهش ترس کودک از غریبهها
ترس از غریبهها در بین کودکان بسیار رایج و طبیعی است. روانشناسان و متخصصان کودک در این زمینه توصیه میکنند در مواردی که شدت این ترس بسیار زیاد است، پدر و مادر باید بکوشند با استفاده از روشهای گوناگون، ناراحتی و بیتابی کودک را کاهش دهند. از جمله اینکه:
▪ به کودک فشار نیاورند.
پدر و مادر باید سعی کنند برای روبهرو کردن کودکشان با افراد غریبه و ناآشنا هیچ فشاری بر او وارد ننمایند. آنها باید به کودک فرصت دهند تا بهتدریج با موقعیتها و چهرههای جدید پیرامونش آشنا شود و فرایند ”اجتماعی شدن“ را به آرامی پشت سر گذارند. فشار آوردن بر کودکانی که هنوز احساس راحتی در بین افراد غریبه نمیکنند، موجب تشدید اضطراب آنها میشود.
▪ احساس درماندگی و ناتوانی کودک را نادیده نگیرند.
احساس ناراحتی و اضطرابی که کودک از بودن در محیطهای غریبه و ناآشنا میکند، برای خودِ او ”واقعی“ است. بنابراین بهتر است پدر و مادر او سعی نکنند با نادیده گرفتن پریشانی فرزندشان او را در اینگونه شرایط تنها رها کنند. در عوض خوب است بدون بزرگ کردن موضوع اضطراب و احساس ضعف فرزندشان، او را در حل مشکل یاری نمایند.
▪ احساس امنیت و آرامش لازم را برای کودک فراهم آورند.
یکی از روشهائی که موجب کاهش ترس کودک از محیطهای ناآشنا میشود، این است که طفل را آهسته حرکت دهند، تطابق و سازگاری برای کودکان خردسال امری سخت و دشوار است. هنگامیکه وارد مکانی جدید (برای کودک) میشوند، بهتر است که دست کودک را در دست نگه دارند (و یا اگر کودک هنوز خردسال است، او را در آغوش بگیرند) و فضاها و گوشه کنار آن مکان را به آرامی به او نشان دهند تا کودک احساس امنیت و آرامش کند. همچنین والدین میتوانند هنگامیکه وارد محیطی جدید میشوید، به کودک این اطمینان را بدهند که به هیچ عنوان او را تنها نخواهند گذاشت.
برای مثال، اگر کودک را به پارک و یا زمین بازی میبرند، او را به یکباره تنها رها نکنند، بلکه مدتی کنار او بمانند و چنانچه احساس کردند که کودک مشغول بازی شده است قدری از او فاصله بگیرند.
لازم بهذکر است که هیچگاه نباید کودک را بدون اطلاع او ترک کرد.
▪ مشکل را با دوستان و آشنایان و افراد خانواده در میان گذارند.
هنگامیکه فردی غریبه به کودک نزدیک میشود اگر بهطور ناگهانی صورتش را بهصورت او نزدیک کند، موجب ترس و دستپاچگی کودک میشود. به همین دلیل بهتر است پدر، مادر و یا مراقب کودک از افراد ناآشنا بخواهند که اگر قصد دارند با کودک بازی کنند، به آرامی به او نزدیک شوند، زیرا او هنوز توانائی تطابق چشمی سریع را ندارد.
▪ روشهای مناسب روبهرو شدن با کودک مضطرب را به دوستان و بستگان بیاموزند.
پدر و مادر میتوانند از قبل مشکل کودک را با آشنایانشان در میان بگذارند و از آنها بخواهند که برای کاهش اضطراب کودک خردسالشان به آنها کمک کنند تا کودک کمتر احساس ناراحتی کند. برای مثال، هنگامیکه برای دیدار به نزد شما میآیند، به کودک فرصت دهند تا از بودن و نشستن در کنار آنها احساس امنیت و آرامش کنند.
آنها میتوانند با دادن یک عروسک، یک اسباب بازی کوچک و … بکوشند باب دوستی را با کودک بگشایند و ارتباط نزدیکتری ابا او برقرار کنند. کودکان نیاز به زمان و فرصت دارند تا بهتدریج به چهره و حرکات افراد غریبه عادت کنند، و آنها را بپذیرند.
روش دیگر آن است که از دور با لحنی ملایم و آرام با او حرف بزنند و یا حتی فقط با برقرار کردن تماس چشمی، با کودک ارتباط برقرار کنند.
▪ کودک را بهتدریج با پرستار و یا مهد آشنا کنند.
چنانچه والدین قصد دارند برای کودکشان پرستار بگیرند، بهتر است قبل از آنکه کودک را با پرستارش تنها بگذارند، چند روزی همزمان با خود، نزد کودک بمانند تا کودک به وجود پرستار عادت کند و بعد از آنکه کودک، پرستارش را بهعنوان عضوی از خانواده پذیرفت، آنها را با هم تنها بگذارند.
یا اگر قصد دارند کودک را به مهد بفرستند، بهتر است چند روزی خودشان نیز با کودک سری به آنجا بزنند و با محیط، کارکنان و بچههای آنجا آشنا شوند تا کودک به آنجا عادت کند و کمتر دچار اضطراب و تنش شود.
▪ سعی کنند اعتماد کودک را به خود جلب کنند.
تمامی کودکان نیاز دارند که به والدین و مراقبینشان اعتماد کنند. به همین دلیل بهتر است پدر و مادر سعی کنند با استفاده از روشهای سادهٔ ”اعتمادسازی“، حس امنیت اولیه را در کودک پرورش دهند. برای مثال، به کودک دروغی نگویند که بعداً فاش شود و یا اگر قول و قراری با کودک میگذارند، به آن عمل کنند.
▪ کودک را از همان دوران خردسالی با افراد گوناگون آشنا سازند.
بهترین روش برای جلوگیری از ترس از غریبهها در کودک و گسترش آن به سایر جنبههای زندگی کودک آن است که از همان دوران خردسالی او را با افراد گوناگون اجتماع آشنا کنند. پدر و مادر میتوانند از هر فرصتی برای معرفی افراد غریبه به کودک استفاده کنند. برای مثال، هنگامیکه قصد دارند برای خرید به فروشگاه بروند، و یا دنبال فرزند بزرگترشان به مدرسه بروند، و یا به میهمانیهای بزرگ بروند، کودک را نیز با خودشان ببرند تا ارتباط اجتماعی او با افراد، محدود به ۴ـ۳ چهرهٔ تکراری اعضاء خانواده نشود و کمتر احساس غریبگی کند.