احتمالا دغدغه امروز بسیاری از ما چگونگی ورود کودکانمان به کسبوکارهای آینده است. در آینده معیار سنجش و ارزیابی افراد برای اشتغال، میزان خلاقیت و خوشفکری آنهاست.
آنچه مدارس امروز ما به آن میپردازد؛ تأکید بیش از حد به تدریس برای پشتسر گذاشتن آزمونهای استاندارد است؛ که البته خلاقیت کودکان را دچار مشکل میکند.
هرکودک، بهطور متوسط روزانه 100 سؤال میپرسد. زمانی که به سن 10 یا 12 سالگی رسید، درک میکند که دریافت پاسخ مناسب، بسیار مهمتر از پرسیدن سؤالات متداول است. اما «چگونه میتوانیم از این خلاقیت بالقوه بهگونهای حمایت کنیم که در آینده از کودکانمان با صفاتی همچون نوآور و خلاق نام برده شود؟»
این پنج اصل کلیدی موقعیت خوبی را برای آغاز نوآوری در کودکان فراهم میکند:
۱. از بازیها در کنار فرایند آموزش استفاده کنید:
چارچوب ابتکاری کودک هنگامی تقویت میشود که آموزگاران در برنامههای درسی و آموزشیشان از بازیها کمک بگیرند. رویکردهای جدید و ارتباطات ایجادشده در طی بازی با محتوای درس ارتباط دارند. یکی از مهمترین اقدامات آموزگاران موفق، آن است که میتوانند یادگیری را با ابزارهایی سرگرمکننده ارائه دهند. او میگوید هنگامیکه دانش آموزان احساس میکنند برای برنده شدن باید هر جنبهای از بازی و یادگیری را جدی بگیرند، به تدریج میآموزند خلاقانه فکر کنند.
«تقویت شجاعت و جسارت در کودکان بسیارمهم است؛ مخصوصا زمانی که دست به فعالیتی جدید میزنند یا در فرایند نوآوری احساس خطر میکنند. پرورش جسارت در کودکان، باعث میشود، هنگام حل مسائل مختلف خلاقانهترعمل کنند.»
۲.کنجکاوی کودکان را برانگیزید:
«آیا ممکن است کودکان کم سن و سال اقدام به نوآوری کنند؟» این سوالی است که حدود پنج سال پیش، محققی با تشکیل تیمی از یک ناشر، مربی مهدکودک و هنرمند درصدد پاسخگویی به آن برآمد. اعضای این تیم با همکاری یکدیگر پروژه نوآوری کودکان را ایجاد کردند که نوآوری و تفکر خلاق را در دانش آموزان مدارس دولتی تقویت میکرد.
این برنامه به کودکان اجازه میداد تا با استفاده از عوامل مربوط به فناوری، بازیهای مختلفی را انجام دهند و از این طریق قدرت آگاهی و توجه به جزئیات را در دانش آموزان افزایش میداد. همچنین این تمرینات درک و تمایل به یادگیری را بیشتر میکرد.
آنها دریافتند: «هر زمان که به کودکان کمک کنیم ارتباطات بین چند جزء را پیدا کنند، آنها بیشتر درباره چگونگی همکاری این اجزا کنجکاو میشوند.»
۳. شور و اشتیاق؛ موتور حرکت در مسیر نوآوری:
نتایج مصاحبههای انجام شده با صدها نفر از افراد نوآور نشان داده است؛ چگونه اشتیاق این افراد، آنان را به سوی موفقیت هدایت کرده است. بهترین استادان و والدین همیشه از احساسات و کنجکاویهای طبیعی دانشآموزان حمایت و تلاش میکنند تا کنجکاوی را که برای یادگیری موردنیاز است، در آنان تقویت کنند.
آنها به کودکان اجازه میدهند موضوعاتی را که میخواهند، مطالعه یا طراحی کنند و بیشتر بیاموزند. این موفقیت با همراهی انگیزه و منافع فردی کودکانه ایجاد میشود.
۴.تشویق شجاعت و جسارت در کودکان:
ازجمله نتایج کلیدی در پروژه نوآوری کودکان که شاید به آن کمتر توجه شده است، تقویت شجاعت و جسارت در کودکان است. این پدیده بیشتر زمانی قابلتوجه خواهد بود که کودکان در فرایند نوآوری احساس خطر میکنند یا اینکه دست به فعالیت جدیدی میزنند. با پرورش جسارت در کودکان، آنها در حل مسئله خلاقتر عمل میکنند. اگر میخواهیم نوآوری بیشتری در کودکان ایجاد کنیم باید آنان را تحسین کنیم.
۵.ایجاد انگیزه در کودکان با هدفگذاری:
هدفگرایی برای نوآوران بسیار مهم است. شواهد نشان میدهد آن دسته از معلمانی که در مورد اهمیت انجام کار و ایجاد تفاوت صحبت کردند تأثیرگذاری بسیار بیشتری نسبت به آموزگارانی که فقط دغدغه نمره را مطرح کردند، داشتهاند. داشتن حس بیشتر به هدف، موجب یافتن راهحلهای سریعتر و بهتر میشود. این به نوآوران انگیزه بیشتری برای ریسک میدهد و روشهای جدیدی را برای حل مسائل چالشی ایجاد میکند.