کودک آزاری عبارت است از هر گونه بدرفتاری فیزیکی و یا عاطفی، سواستفاده جنسی، غفلت یا رفتار همراه با بیتوجهی یا استثمار تجاری یا سایر انواع استثمار، که منجر به آسیب واقعی یا احتمالی به سلامت، بقا، رشد یا کرامت کودک در زمینهٔ روابط یا مسئولیت، اعتماد یا قدرت شود.(تعریف سازمان جهانی بهداشت).
برخی از این آثار میتواند مخفی باشد. ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیرزمین نمونهٔ کودک آزاری است. تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری فیزیکی است.
دادن آگاهی جنسی به کودکان
بایستی کودکان را متناسب با سن آنها در زمینه سوءاستفاده جنسی آگاه کرد. تجربه سوءاستفاده جنسی از کودکان در دوره کودکی اتفاق ناخوشایندی است که میتواند نتایج آن تا بزرگسالی تداوم پیدا کند و ممکن است در زمان ازدواج و به شکل اختلالات جنسی خود را نشان دهد. آنان معتقدند وجود رفت و آمدهای خانوادگی و اجتماعی، فرزندان را در برقراری روابط بین فردی تقویت میکند.
گونهها
کودکآزاری به چهار گونه دستهبندی میشود:
۱) عاطفی (روانی)
۲) بدنی
۳) جنسی
۴) غفلت و بیتوجهی
آزار روانی (عاطفی): این نوع آزار کمتر از انواع دیگر گزارش میشود یا شناسایی میشود اما بسیاری آن را شایعترین نوع کودکآزاری میدانند. این نوع آزار معمولاً دیگر انواع آزار همراه است. کودکی که از نظر روانی آزار میبیند رفتارهایی بروز میدهد که برای آنها دلیل پزشکی یا دلیل موجهی پیدا نمیشود یا متناسب با سن او نیستند یا نشانههای عدم رشد کافی از جنبههای مختلف وجود دارد.
آزار جنسی: این نوع آزار برای دختربچهها بیشتر از پسربچهها اتفاق میافتد. اما در پسربچهها هم کم نیست. در آمیزش جنسی رضایت هر دو طرف مهم است. اما آمیزش جنسی با فرد زیر پانزده سال در هر حالتی، سوء استفاده جنسی است. آمیزش جنسی فرد بالای هجده سال با فرد زیر هجده سال هم آزار جنسی است.
آزار جسمی: هرگونه لطمه یا آزار بدنی؛ هر نوع کتک زدن، تکان دادن شدید، سوزاندن، پرتاب کردن و هل دادن، مسموم کردن، خفه کردن و مانند آن نشانه آزار جسمی است.
در کل هر نوع آسیب یا لطمهای در بدن که یکی از ویژگیهای زیر را داشته باشد احتمالا کودکآزاری است:
- هر گونه علامت یا نشانه آسیب در بدن کودکی که توانایی حرکت ندارد (هنوز رشد نکرده یا دچار معلولیت است).
- در جایی از بدن که چنین آسیبی غیرمعمول است.
- هیچ توضیح یا دلیل پزشکی برای آن وجود ندارد.
- توضیح پدر و مادر/سرپرست دربارهٔ چگونگی ایجاد آسیب با ماهیت آن تطبیق ندارد یا منطقی به نظر نمیرسد (توجه به این موضوع برای پزشکان، کارکنان درمانی و معلمان بسیار مهم است)
- پدر و مادر/سرپرست رفتاری مشکوک دارند، با تأخیر از پزشک یا کادر درمانی کمک خواستهاند یا اصلاً کمک نگرفتهاند، برای ترخیص کودک از بیمارستان عجله دارند و اصرار میکنند که با بچه خوب رفتار میکنند.
- پدر و مادر از هم جدا شده باشند و مراقبت از کودک گاهی بعهده همسر (یا دوست پسر/دختر) مادر یا پدر باشد.
- کودک اغلب غمزده، منزوی، ترسیده یا با بهتزدگی ناظر است یا ممکن است چیزی بگوبد که حاکی از آزار دیدن باشد.