راهکار درمان وسواس در مطالعه چیست؟
هر چند سال یکبار دستور العمل ها و راهنمایی هایی برای تشخیص بهتر اختلالات روانی در اختیار مشاوران و روانشناسان قرار می دهد.وسواس به عنوان اختلالات اضطرابی معرفی شده و ریشه اصلی آن، در اضطراب و نگرانی است. گفته می شود وسواس، به دو دسته وسواس فکری و وسواس عملی تقسیم می شود. قصد نداریم به صورت عمیق وارد بحث های تخصصی شویم اما بهتر است آن را با کمک یک مثال، توضیح دهیم.
حتما تابحال شخصی را دیده اید که در تمیزی و شستشو، وسواس داشته باشد. این افراد ممکن است استحمام آنها تا یک ساعت طول بکشد. یا ممکن است دست هایشان را 5 الی 10 بار در روز بشویند. وسواس اختلالی است که خیلی ها ممکن است دچار آن شوند. وقتی اضطراب و استرس از حدی فراتر رود، وسواس هم ایجاد می کند. چه وسواس فکری و چه وسواس عملی! اما چه فرقی است بین کسانی که وسواس دارند و کسانی که وسواس ندارند؟ چه چیزی باعث می شود کسی که وسواس مطالعاتی دارد 4 بار یک صفحه از کتاب درسی را بخواند و باز هم راضی نمی شود، و کسی یکبار یک صفحه از کتاب را بخواند و آن را بفهمد؟!
ذهن وسواسی
بیایید وارد ذهن فرد وسواسی شویم. احتمالا این فرد می گوید باید دست هایم را دائما بشویم تا دچار مریضی نشوم. اگر مریض شوم به دیگران هم منتقل می شود. ممکن است بخاطر مریضی زود بمیرم! خیلی از اوقات نگرانی و فکر هایی که پشت وسواس است، وسواس بیشتری را تولید می کنند. ممکن است شما هم وسواس داشته باشید. مثلا می گویید باید هر صفحه را 4بار بخوانم تا واو به واو آن را حفظ شوم. اگر حفظ نشوم و سوالی از این صفحه در کنکور بیاید، دیگر در رشته مورد نظرم قبول نخواهم شد! یعنی ترس از اینکه اگر یک سوال هم جواب ندهد، دیگر رشته پزشکی قبول نخواهد شد. بخاطر همین هر صفحه را 5 بار می خواند. تا خیالش راحت شود که همه مطالب آن صفحه را فهمیده است.
علل وسواس درسی
خیلی از اوقات علل وسواس ها بسیار ساده است. اما همین علل ساده باعث ایجاد رفتارهای تکراری می شوند. با انجام دادن رفتارهای تکراری است که افراد سعی می کنند اضطراب خود را پائین بیاورند. اما چگونه باید وسواس درسی و مطالعاتی را کمتر کنیم؟
در قدم اول بهتر است اسم وسواس را روی وسواس درسی نگذاریم! زیرا اختلالی به اسم وسواس درسی تا کنون معرفی نشده. بهتر است بگوییم حساسیت های مطالعاتی و تکرر در مطالعه یک صفحه یا یک مبحث.
بررسی علت
اولین قدم برای حل و کاهش حساسیت های مطالعاتی، شناخت علت های آن است. یعنی باید ببینید علت اینکه یک صفحه را پنج بار می خوانید، از برنامه عقب میافتید و کند پیش می روید، چیست؟ شاید یکی از دلایل این باشد که مشغول فکر کردن هستید. مثلا همزمان که درس می خوانید فکرتان مشغول این است که نکنه قبول نشم! نکنه زمان کم باشه! نکنه رقابت سخت باشه! آخه شرکت کننده های زیادی هستند! نکنه اگر این صفحه را الان متوجه نشم فردا معلمم از من بپرسد و جلوی دوستام ضایع بشم!! اول باید ببینیم علت چیست. وقتی علت را بشناسیم آن وقت بهتر می توانیم با آن موضوع برخورد کنیم.
کند خوانی
دلیل دیگر ممکن است، کند خوانی باشد. وقتی مطلبی را کلمه کلمه بخوانید آن را درست درک نمی کنید. به خاطر همین مجبور می شوید آن صفحه را چندین بار بخوانید. بنابراین کند خوانی و نداشتن مهارت تندخوانی یکی دیگر از علل ایجاد حساسیت های مطالعاتی و تکرر در مطالعه مباحث است.
روش غلط مطالعه
روش مطالعه غلط هم تشدید کننده حساسیت های مطالعاتی است. برای مثال خیلی ها فکر می کنند یک صفحه از درس زیست شناسی را باید کامل حفظ کنند. در غیر این صورت نمی توانند به تست های آن در کنکور جواب دهند!
خواندن جزئیات
عده ای فکر می کنند که اگر به هر صفحه از کتاب درسی کامل مسلط نشوند و تمام فرمول های آن را یاد نگیرند، نمی توانند تست حل کنند و دیگر موفق نخواهند شد! همین باعث می شود که وقت زیادی را صرف مطالعه کنند نه تست زدن. در حالی که همیشه به شاگردانم می گویم که قرار نیست یک مطلب را 100% یاد بگیرید تا بتوانید تست بزنید. یکبار یا دوبار مطالب را بخوانید. در حین حل کردن تست است که می فهمید کدام بخش ها مهم تر هستند. دوباره می توانید برگردید و قسمت های مهم را کامل تر بخوانید. این شیوه یکی از کارهای مکمل بسیار مهم است که حتما باید در روش مطالعه خود داشته باشید.
ترس از ناقص خواندن
خیلی از اوقات ترس از ناقص خواندن باعث ایجاد وسواس های مطالعاتی در شما خواهد شد. کسی که فکر می کند یا باید 100% مطالب را یاد بگیرد یا حتی 90% به درد نمی خورد، باعث می شود سرعت مطالعه پائینی داشته باشد. در حالی که اگر 70% مطالب سه بار خوانده شود بهتر است تا 100% مطالب یکبار! این باور غلطی است که بین افراد جا افتاده است. اسم آن کمال گرایی نیست بلکه کامل گرایی است. استراتژی موفقیت در کنکور این است که تعداد مرورهای تان بیشتر شود.
کمبود وقت
نداشتن برنامه و کمبود وقت علت بعدی حساسیت مطالعاتی است. خیلی از اوقات وقتی برنامه درسی ندارید، نمی دانید از کجا شروع کنید و چقدر بخوانید. نمی دانید اصلا مسیری که می روید درست است یا نه. همه این ها باعث ایجاد نگرانی و اضطراب در شما می شود و همین موجب ایجاد وسواس های مطالعاتی است.
جمع بندی
پس برای از بین بردن حساسیت های مطالعاتی باید ببینید علت آن چیست. نگرانی ها و مشکلات تان چه چیزهایی است. تا در قدم بعدی آنها را حل کنید و برای آن راهکاریی پیدا کنید. باید از علت به معلول برسید.
مثلا کسی که کندخوان است، باید مهارت تندخوانی را یاد بگیرد. کسی که احساس می کند برنامه ریزی درسی درستی ندارد، باید از یک مشاور تحصیلی کمک بگیرد. کسی که کمال گرایی دارد باید از یک روانشناس کمک بگیرد یا خودش موضوع را حل کند. اگر مطلبی که می خوانید را متوجه نشدید، سراغ تست های آموزشی روید. مهم این است که کلیت مطلب را بفهمید. اگر پنج درصد از آن را نفهمیدید عیبی ندارد. حتی در کنکور هم خیلی از جزئیات مطالب سوال نمی دهند. بیشتر از بدنه مطالب است که سوال می دهند. اگر روش مطالعه تان غلط است آن را عوض کنید.
طبیعی است که در برهه ای از زندگی دچار وسواس ها شوید. این بد نیست. مهم این است که این وسواس ها شما را از هدف تان دور نکند. باعث نشود از زندگی لذت نبرید. عملکرد تان را مختل نکند. اگر این وسواس ها دست و پاگیرتان کرده و برای شما و اطرافیانتان مشکلاتی بوجود آورده حتما باید راهکاری برای آن پیدا کنید تا در نهایت بتوانید زندگی شادتر و موفق تری داشته باشید.