قصه تخیل کودک را فعال می کند و تواناییهای ذهنی اش را افزایش می دهد. یک قصه خوب می تواند تاثیر مثبت و یک قصه بد تاثیر مخرب در ذهن و شخصیت کودک داشته باشد و می تواند جنبه های شخصیت کودک را ارتقا یا آن را کاهش دهد. از طریق قصه، کودک به بسیاری از ارزشهای اخلاقی پی می برد . پایداری ، شجاعت ، نوع دوستی، امیدواری و … ارزشهایی هستند که هسته ی مرکزی بسیاری از قصه ها را تشکیل می دهد .قصه در کنار اینکه برای کودک سرگرم کننده است، می تواند اثر روانی نیز در روحیات او داشته باشد .به همین خاطر در کشورهای پیشرفته به مضامین قصه های کودکان و حتی نوع چاپ ، طرح جلد و رنگهای کتاب نیز اهمیت می دهند و به کتاب کودکان به عنوان نوعی پرورش دهنده روح نگاه می کنند . روانشناسان اعلام کرده اند که بچهها دوستدارند عکسهایی با رنگهای شاد و پیچیده ببینند. بنابراین اگر می خواهید برای کودکان کتاب داستان بخرید سراغ انواع رنگی و با تصویرهای بزرگ بروید. این انتخاب به افزایش توان آشنایی و عکسالعمل کودک کمک میکند. بچههای خردسال و کنجکاو از شنیدن داستانهای معمولی و شعرهای کودکانه شاد و راضی میشوند، اما شعرها و داستانها باید طوری انتخاب شوند که کودک بتواند خود را جایگزین شخصیتهای قصه و شعر کند در غیر این صورت هرگز نمیتواند شنونده خوبی باشد!باید توجه داشته باشید که انتخاب قصهای که تناسبی با سن کودک ندارد باعث ایجاد اضطراب و ترس در کودک می شود.
اگر به دنبال چگونگی قصهگویی برای سنین مختلف کودکی هستید حتما با ما با ادامه این مطلب همراه شوید .
قصه گویی برای کودکان دو تا چهار سال:
کودکان در این گروه سنی به خوبی می توانند حرف های شما را بفهمند . حتی می توانند با شما گفتگو کنند .به این دلیل به کلمه و جمله هایی که کودکان به کار می برند و یا درباره موضوع هایی که حرف می زنند ، توجه کنید .بر اساس همان کلمه ها ، جمله ها و موضوع ها ، قصه های مختلفی برای کودکان تعریف کنید .خوب است قصه ها را برای کودکان کمی هیجان آمیز کنید. ماجرا همان اتفاق هایی است که در یک قصه رخ می دهد ، پرواز یک پرنده ، دوستی یک گنجشک و ماهی یا حمام کردن کودک، یک ماجرا است .
ماجرای قصه باید برای کودکان دو تا چهار سال تنوع بیشتری داشته باشد .
به عنوان مثال یک گنجشک کوچولو بود که با ماهی دوست شد . گنجشک کوچولو گفت ؟ بیا بازی کنیم . بیا با هم پرواز کنیم . ماهی گفت : من که بال و پر ندارم مانند تو پرواز کنم . من فقط باید در آب باشم و در آب بازی کنم .گنجشک کوچولو غمگین شد ، او دلش می خواست با ماهی بازی کند . فکر کرد و گفت : پس من درون آب می آیم و با تو بازی می کنم .ماهی خوشحال شد و گفت : آخ جون چقدر خوب زود توی آب بپر .گنجشک کوچولو خودش را در آب انداخت . اول کمی بال و پر زد اما دید که دارد خفه می شود و نمی توانست مثل ماهی در آب شنا کند . گنجشک کوچولو داشت خفه می شد . شروع کرد به جیک جیک کردن . مادر گنجشک صدای او را شنید و بال زد و خودش را به گنجشک کوچولو رساند . زود با نوکش او را گرفت و از رودخانه بیرون آورد . گنجشک کوچولو تازه فهمید که نمی تواند مانند ماهی ، آب بازی و شنا کند . او تصمیم گرفت برود و با بقیه گنجشک ها بازی کند .
قصه هایی را تعریف کنید که توجه کودکان به انواع صدا ها جلب شود.در اطراف شما چه صدا هایی وجود دارد که کودک می شنود .
شاید صدا های مثل: صدای انسان، صدای انواع حیوان ها ، باد و باران ، صدای هواپیما ، صدای رودخانه ،صدای وسیله های موجود در خانه مثل رادیو، تلویزیون و …،صدا هایی که در خیابان شنیده می شود .
از کتاب های قصه استفاده کنید و قصه ها را برای کودکان بخوانید . کتابهای قصه که معمولا همراه با تصویر باشد برای کودکان بسیار جالب است . بهتر است از این سن همراه با کتاب برای کودک قصه خوانی کنید .
قبل از قصه خوانی برای کودکان ۲ تا ۴ به نکته های زیر توجه کنید .
۱-قبل از آن که کتاب را برای کودک بخوانید ، خودتان آن را مطالعه کنید . آیا قصه مناسبی است ؟
۲-اگر قصه برای کودکان ۲ تا ۴ سال طولانی است ، قسمت هایی از آن را کوتاه کنید .
۳-اگر بعضی از کلمه ها برای کودک سخت است ، آنها را تغییر دهید .
۴-تصویر ها را به کودک نشان بدهید .
۵-کودک را کنار خود بنشانید تا بتواند تصویر ها را به خوبی نگاه کند .
کودکان در این سن از قصه های خنده دار لذت می برند . شما می توانید هر ماجرا را با تغییر لحن آن ، خنده دار کنید . فقط به یاد داشته باشید که از مسخره کردن آنها دوری کنید .مثلا ۳سالهها اغلب از شنیدن داستانهای واقعی از دوران نوزادی خودشان یا حتی دیگر اعضای خانواده خوششان میآید.
از ۴ سالگی و گاهی کمی زودتر میتوانید گاهی از بچهها بخواهید که آنها برای شما قصه بگویند و هنگام قصهگویی با آنها همراهی کنید. در حقیقت از ۳ تا ۴ سالگی بچهها معمولا این آمادگی را دارند تا بخشی از اتفاقاتی را که برایشان افتاده تبدیل به قصه کنند یا قصههای سادهای را که شنیدهاند بازگو کنند.
قصه گویی برای کودکان ۵ تا ۶ سال:
در ۵ یا ۶ سالگی بچهها از نظر ذهنی برای شنیدن افسانهها آمادگی دارند. بنابراین میتوانید قبل از خواب یک یا دو افسانه کوتاه برایشان بگویید. از ۶ سالگی به بعد بچهها توانایی شنیدن قصههای بلند و قسمت به قسمت را دارند چون حالا دیگر ذهن آنها میتواند بین قسمتهای مختلف داستان ارتباط برقرار کند. البته قصههای بلندی را که برای قصهگویی انتخاب میکنید باید طوری باشد که هر شب قسمتی از آن به صورت منطقی تمام شود و مقدمات ماجرای بعدی هم در همان شب گفته شود.
تا ۷ سالگی برای بچهها باید سراغ قصههای ریتمیک و آهنگین بروید. قصههایی که یکسری کلمات کلیدی در آن مدام تکرار میشود.