شاید سختترین بخش فرزند پروری آموزش انضباط به کودکان است. همانطور که همه والدین میدانند یا بعد از بچه دار شدن به آن پی میبرند، تربیت کودک تنها به غذا دادن، عوض کردن پوشک، خواب و نیازهای عمومی ختم نمیشود. پرورش کودک به عبارت صحیحتر یعنی تربیت افراد سالم، مهربان، با ادب و مفید برای اجتماع.
شاید اولین قدم در راه تربیت کودکان، آموزش انضباط به آنها است. والدین باید به فرزندان خود رفتار صحیح و مناسب را بیاموزند. آموزش انضباط به کودکان اتفاقی پدید نمیآید و به معنای واقعی کار سختی است، به ویژه وقتی که کودکان رفتار ناردستی نشان میدهند. معمولا والدین در برابر رفتار نادرست کودکان از کوره در میروند و پاسخ شدیدی مانند فریاد زدن یا کتک زدن از خود نشان میدهند.
آموزش انضباط به کودکان
طبق گفته آکادمی متخصصان اطفال آمریکا (American Academy of Pediatrics) روشهای انضباطی کودکان مانند فریاد زدن یا کتک زدن که به انضباط تنبیهی شهرت دارند، واقعا روش نامناسبی هستند. مطالعات نشان میدهد این گونه رفتارها نه تنها به انضباط کودک کمکی نمیکند بلکه در دراز مدت میتواند اثرات منفی زیادی هم برای کودک به بار بیاورد.
چرا انضباط تنبیهی بد است؟
تحقیقات نشان میدهد کودکانی که توسط والدین خود تنبیه میشود، احتمال اینکه در آینده رفتار خشن و تهاجمی از خود نشان دهند بسیار بیشتر است. در واقع تنبیه کردن والدین این تفکر را در ذهن کودک جا میاندازد که در بعضی از شرایط کتک زدن دیگران کار درست و رفتار مناسبی است. بنابراین این اجازه را به خود میدهند که آنها هم این رفتار را تکرار کنند. همچنین مشکلات روانی، خشونت با همسر و مصرف مواد مخدر از دیگر تبعات استفاده از شیوه انضباط تنبیهی است.
مطالعات عمیقتر در این باره نشان میدهد احتمال کتک زدن فرزندان در والدین با مشکلات روانی بیشتر است و داشتن والدین با مشکلات روانی احتمال اینکه کودکان را در معرض مشکلات روانی قرار دهد بیشتر است. با وجود این محققان به نکته تاکید میکنند که تنبیه بدنی مستقل از سلامت روان والدین روی سلامت روان کودک تاثیرگذار است.
همین موضوع در رابطه با تنبیههای خشن کلامی هم صادق است. طبیعی است که هر پدر یا مادر گاهی اوقات ممکن است کنترل خود را از دست بدهد و بر سر فرزند خود فریاد بکشد اما اگر از آن به عنوان یک شیوه انضباطی استفاده شود ممکن است به مشکلات روانی یا رفتاری در کودکان منجر شود.
همچنین تنبیه بدنی و کلامی میتوانند ارتباط سالم با کودک را از بین ببرند. پیش خود فکر کنید کودکان شما چه احساسی خواهند داشت وقتی عزیزترین فرد در زندگیشان آنها را کتک بزند و کلمات بدی در مورد آنها به کار ببرد؟
البته به این موضوع به این معنی نیست همه افرادی که در کودکی توسط والدین خود تنبیه شدهاند درادامه زندگی خود دچار مشکلات روانی و رفتاری شدهاند، چه بسا افرادی که در کودکی این رفتار را تجربه کردهاند اما خودشان به والدین مهربان و افراد سالمی تبدیل شدهاند. اما سوال اینجاست تا وقتی روشهای بهتری برای آموزش انضباط به کودکان وجود دارد چرا آینده فرزندان خود را به خظر بیندازیم؟
رویکرد مناسب برای آموزش انضباط به کودکان چیست؟
رویکرد بهتری از تنبیه برای آموزش انضباط به کودکان وجود دارد. آن هم آموزش انضباط از طریق محبت و دوست داشتن است. در واقع این شیوه یک رویکرد پیشگیرانه است. در این روش باید قوانین را قبل از اینکه کودک آنها را بشکند و مجبور شوید واکنش تندی به او نشان دهید،آموزش دهید. به این ترتیب قبل از اینکه کودک اشتباهی انجام دهد میتوانید رفتار مثبت را به او آموزش دهید و آن را تقویت کنید. در این ادامه به چند نکته در خصوص آموزش انضباط به کودکان از طری رویکرد محبت آمیز اشاره میکنیم:
انتظارات واقع بینانه داشته باشید:
نوزادان گریه میکنند، کودکان نوپا ممکن است به طرف چیزهایی بروند که نباید بروند، کودکان مدرسهای ممکن است گاهی برای فرار از مشکل دروغ بگویند و نوجوانان برای اینکه نشان دهند مستقل شدهاند خلاف انتظارات شما عمل کنند.
منظور ما این نیست که این رفتارها را نادیده بگیرید یا چشم پوشی کنید، بلکه هدف این است که شما درک کنید بعضی رفتارها مانند گریه کردن نوزاد طبیعی است، بدرفتاری نیست. در واقع شما برای آموزش انضباط به کودکان باید به مرحلهای از رشد که کودک شما در آن است توجه کنید.
میتوانید هر بار که برای چکاپ به متخصص اطفال مراجعه میکنید در مورد انتظارات خود در مراحل یعدی رشد فرزندتان صحبت کنید.
محدودیتهای مشخصی را تنظیم کنید:
وقتی میگویید نه باید همیشه معنی نه را بدهد، چه در خانه یا خانواده باشد یا جای دیگر. برای مثال در هر خانوادهای ممکن است قوانین کمی متفاوت باشد اما باید به روشنی برای کودک مشخص شود.
مصمم باشید:
اگر چیزی برای کودک مجاز نیست، هیچوقت نباید مجاز شود. اگر شما گاهی اوقات به خاطر خستگی یا هر مسئله دیگری به این قانون متعهد نباشید، کودک فورا از آن محدودیت عبور خواهد کرد. این امر به این معنی است که باید قوانین را با دقت انتخاب کنید که مجبور نشوید گاهی اوقات از آن چشم پوشی کنید.
پیامد مشخصی و روشنی برای شکستن قوانین تعیین کنید:
مشخص کردن یک مسیر برای کودک میتواند بسیار کمک کننده باشد. برای مثال به او بگویید: من تا سه میشمارم یا این کار رو متوقف کن یا نتیجه کارت رو می بینی! این پیامد باید چیزی باشد که کودک دوست نداشته باشد. قطعا فرستادن کودک به اتاقش که میتواند با خیال راحت با اسباب بازیهایش بازی کند ترفند خوبی برای انضباط کودک نیست.
یک ترفند این است که کودک را در مکانی قرار دهید که از آنجا خوشش نمیآید یا حوصلهاش سر میرود و هیچ تعاملی با او نداشته باشید. یا اینکه میتوانید یک اسباب بازی یا امتیازی را از او بگیرید.
از تقویت رفتار مثبت استفاده کنید:
برای تقویت رفتار مثبت میتوانید بگویید: «خیلی دوست دارم وقتی …» یا «خیلی قشنگ بود وقتی اون کار رو انجام دادی» یا میتوانید بگویید: «برای اینکه امروز خیلی خوب رفتار کردی بیا امشب یه قصه دیگه هم بخونیم». کودکان عاشق تحسین شدن و جایزه گرفتن هستند، بنابراین وقتی به خاطر رفتاری تشویق میشوند احتمال اینکه آن رفتار را تکرار کنند بیشتر است.
مراقب نیازها و واکنشهای خود باشید:
بدون شک وظایف والدینی سخت است. گاهی اوقات والدین نیاز به یک زمان استراحت دارند. اگر احساس میکنید واقعا خسته شدهاید فرزند خود نزد یکی از دوستان یا اقوام مورد اطمینان خود بگذارید و به خودتان کمی فرصت بدهید تا آرام شوید.
طبیعی است که برای آموزش انضباط به کودکان نیاز به مبارزه و تلاش دارید، هر یک از والدین به نوعی این کار را انجام میدهند. بنابراین هر زمانی که احساس کردید نیاز به کمک دارید از کمک دیگران استفاده کنید. متخصص اطفال، خانواده و دوستان میتوانند در آموزش انضباط به کودک به شما کمک کنند.