پدر و مادرها اغلب نمی دانند به چه صورت و به چه طریق ممکن در امر آموزش و یادگیری و درس به فرزندان کمک کنند آنها شاید صدها بار این کلمه را تکرار کرده باشند «بخوان, بخوان» و دلشان می خواهد در این زمینه فرزندانشان را در منزل یاری کنند ولی بنابر دلایلی, خود را درگیر این مسائل که به نظر مشکل و پیچیده است نمی کنند
پدر و مادرها اغلب نمی دانند به چه صورت و به چه طریق ممکن در امر آموزش و یادگیری و درس به فرزندان کمک کنند. آنها شاید صدها بار این کلمه را تکرار کرده باشند «بخوان، بخوان» و دلشان می خواهد در این زمینه فرزندانشان را در منزل یاری کنند ولی بنابر دلایلی، خود را درگیر این مسائل که به نظر مشکل و پیچیده است نمی کنند. این دلایل ممکن است بی اطلاعی از موضوع درس یا برنامه آموزش آموزشگاه و نداشتن وقت و یا خواسته های متفاوت هریک از فرزندان باشد و لیکن فرزند شما در زندگی تحصیلی خود نیز به شما وابسته است و در صورتی که بتوانید در تحصیل او نقش فعال تری داشته باشید، یادگیری برای او دلپذیرتر می شود و اعتمادبه نفس بیشتری پیدا می کند تا این که در برابر او بی تفاوت باشید. شاید به خاطر حضور شما، نسبت به درس خواندن دلگرم شود و آینده درخشان تری داشته باشد. برخی والدین شرکت در زندگی تحصیلی فرزند خود را مشکل می دانند و حال و حوصله این کار را ندارند و اصلا خود را درگیر این مسائل نمی کنند. در مطلب زیر که بر گرفته از سایت بنیاد اندیشه اسلامی است برخی از دلایل این سهل انگاری و بی تفاوتی ذکر شده است که خواندنش به والدین توصیه می شود.
▪ نداشتن وقت، انرژی و برنامه ویژه رسیدگی به فرزندان: باید بدانید اگر چه شرکت در تحصیل و کمک به فرزندتان کمی از وقت و انرژی شما را می گیرد; اما در مقابل، زندگی خانوادگی شما پربارتر می شود.
▪ تعلیم و تربیت منحصرا کار متخصصان است: واقعیت این است که شما فرزند خود را بهتر از هرکس دیگری می شناسید و تجربه، خود یک نوع تخصص است و سهیم کردن معلمان و مشاوران در این شناسایی، موجب بهره رسانی آنان می شود. پس سعی کنید اگر در تربیت فرزند خود با مشکلی مواجه می شوید با یک مشاور متخصص ارتباط داشته باشید و سعی کنید همیشه قبل از وقوع مشکل با مشاور تماس داشته باشید.
▪ هرچه قسمت باشد همان می شود: نمی توان با تقدیر و سرنوشت به مبارزه پرداخت و هر چه قسمت باشد همان می شود. این نوع قضاوت و برداشت، عذر و بهانه ای بیش نیست. کسانی که این نظر را دارند می خواهند به این وسیله با ساده اندیشی تمام تقصیرها را بر گردن تقدیر و سرنوشت بیندازند در صورتی که این گونه نیست، هرکس اراده کند و تصمیم بگیرد می تواند موفق شود. این گونه نظریات ترمز موتور ذهن است.
▪ فرزند من به کمک من نیازی ندارد و من نمی توانم کاری برایش انجام دهم: شما بیشترین تاثیر را بر فرزند خود دارید; از این رو فرزند شما از حمایت و راهنمایی شما در خانه و مدرسه بی نیاز نیست و همواره باید کمک کننده، همراه و تشویق کننده او باشید.
▪ فرزند من استعداد کافی ندارد یا کم هوش است: این بزرگترین ضربه به فرزندتان است. یادتان باشد هر دانش آموزی که خود را تا مرحله دبیرستان رساند دیگر کم هوش و کم استعداد نیست. اما باید دانست هرکس برای کاری خاص مهارت و استعداد دارد و چون مدرسه دارای چارچوب و نظرات خاص و انعطاف ناپذیر است و نمی تواند برای هر دانش آموز روش خاصی ارائه کند، ممکن است خیلی از استعدادها شکوفا نشود; بنابراین، نقش والدین بسیار تعیین کننده است.
▪ نمی خواهم برای آموزگار ایجاد مزاحمت کنم: باید بدانیم نه تنها مزاحم آموزگار نیستید، بلکه اطلاعات شما به او کمک می کند; زیرا داشتن اطلاع کامل از یک فرد به نوع برخورد با او کمک می کند. آموزگار می تواند با داشتن اطلاعات لازم، بیشتر به موفقیت فرزند شما کمک کند. این موضوع نشان دهنده این است که شما برای معلم و فرزند خود ارزش قائل شده اید.
▪ در هنگام ملاقات با آموزگار و مدیر مدرسه خجالت می کشم: نظر و عقیده شما برای مدیران و آموزگاران محترم است. در صورتی که مسائل مورد نظر خود را فهرست وار یادداشت کنید به راحتی می توانید درباره آن صحبت کنید; زیرا آنها در واقع دلسوز فرزندان شما هستند و حضور و ارتباط شما بسیار مفید و ارزشمند است و روابط شما قابل ستایش خواهد بود و نشان دهنده حسن دقت شماست و بدانید هیچ معلمی از حضور و وقت اولیا گله مند نیست بلکه از بی دقتی و عدم حضور گله مند است. به هر حال باید دانست موفقیت تحصیلی دانش آموزان، بستگی به اصول و عملکرد «ذهنی و درونی» آنها دارد و والدین بیشتر از هر شاخص دیگری امکانات پرورش و شکوفایی او را در اختیار دارند و می توانند با نوع تربیت صحیح و درخور شان آنها موجب هرگونه پیشرفتی برای آنان شوند.
● چه باید کرد؟
با فرزندانتان مکالمه و گفتگوی آموزشی- تربیتی واقعی برقرار کنید: قبل از این که پدر و مادر باشید، یک دوست صمیمی باشید تا از رازهای فرزندانتان باخبر شوید. در حقیقت با آنها روراست باشید و نگویید: «حیای فرزند و پدر و مادری از بین می رود» این شعار قدیمی شده است. اگر فرزندانتان با شما نتوانند حرف بزنند، حتما مشکلش را به دیگران خواهد گفت و وقتی او از مدرسه برمی گردد و یا شب وقتی همه دور هم جمع هستید، از او بخواهید برنامه روزانه مدرسه اش را با تمام جزئیات برایتان تعریف کند.
– ارتباط با مسوولان مدرسه: با معلمان، مشاوران، مسوولان و سایر کارکنان مدرسه به وسیله شرکت در مراسم افتتاح مدرسه و سایر مراسم ارتباط برقرار کنید و این ارتباط و تماس را در تمام طول سال حفظ کنید.
– با فرزندتان راجع به نقش تمرکز در مطالعه صحبت کنید: راجع به «هدف»، «برنامه»، «نقش توجه و تمرکز در مطالعه» و «چگونگی ضبط و نگهداری اطلاعات در مغز» به فرزندتان توضیحاتی بدهید و به او بفهمانید علت این که مثلا مبحث جغرافی را خوب فهمیده این بوده که توجه و تمرکز لازم را داشته است، لیکن کلمات انگلیسی که برروی تخته نوشته شده، چون برای او هیچ «هدف» و مقصودی را زنده نمی کرد تا بدین وسیله انگیزه برای ضبط و نگهداری در مغز برایش به وجود آورد، خوب نفهمیده است و هرگز از کلمه کم هوش بودن، کم استعداد بودن، کم شانس بودن و… استفاده نکنید زیرا داروی بسیار مخربی برای آنهاست.
– آنها را مورد تشویق قرار دهید: همیشه سعی کنید حتی کوچکترین پیشرفت آنها را مورد تشویق و تحسین قرار دهید.
– خانه را برای یادگیری آماده کنید: محیط خانه را برای یادگیری، مناسب کنید، زمان مناسبی برای مطالعه در نظر بگیرید. در آن مدت، استفاده از تمام عوامل مزاحم از قبیل رادیو، تلویزیون و … را برای تمام افراد خانواده ممنوع کنید، به خصوص در هفته امتحانات از میهمانی ها، عروسی و هر عواملی که ممکن است برای حضور در جلسه امتحان ضرر داشته باشد پرهیز کنید. مبادا خودتان بیننده فیلم باشید و به آنها نصیحت کنید که فیلم را نبینند، شما در این مدت، به مطالعه، نوشتن نامه و… بپردازید و حداقل مزاحم آنها نشوید.
– تکالیفشان را یکبار مرور کنید: اگر می توانید، تمرین ها و تکالیفی را که انجام داده است یکبار مرور کنید. به او کمک کنید تا روز بعد با آمادگی کامل به مدرسه برود. به او یاد بدهید تکالیف سنگین را به بخش های کوچکتری تقسیم کند و آنها را یکی یکی انجام دهد و از انجام دادن تکالیف او جدا خودداری کنید; زیرا عصایی برای او خواهید شد که همیشه باید این عصا زیر دست او باشد و ترک آن یعنی شکست او.
– صبور و انعطاف پذیر باشید: در برخورد با فرزندان، صبور و انعطاف پذیر باشید. این کار سبب می شود که در او، عادت ها و نگرش های تازه ای برای همزیستی، ایجاد شود.
– راهنمای فرزند خود باشید: فرزند خود رادر همه مراحل راهنمایی کنید. در خصوص شیوه های گوناگون مطالعه و یادگیری و تقویت حافظه مطالبی بیاموزید. برای کمک به فرزند خود، از معلمان نیز راهنمایی بخواهید مثلا اگر شما بدانید سه پایه طلایی حافظه چیست می توانید در این مورد فرزندانتان را راهنمایی کنید.
– بخشی از وقتتان را به او اختصاص دهید: بخشی از وقت خود را به فرزندانتان اختصاص دهید و با او همراه باشید. پیاده روی، گردش، بازدید از موزه و… همراه با شما برای او لذت بخش است.
– نخواهید فرزندتان به طور فشرده درس بخواند: با درنظر گرفتن این نکته که یادگیری با فاصله کافی بهتر از یادگیری فشرده است، تلاش کنیم فرزندمان را مجبور نکنیم ساعت ها بنشیند و مطالعه کند. انجام تکالیف درسی و مطالعه، یک کار فکری است و احتیاج به استراحت دارد. این استراحت می تواند به طریق برخاستن و قدم زدن، خواندن قطعات ادبی، ورزش کردن و… باشد.
– از طرح نکات متفرقه جدا خودداری کنید: در فصل امتحانات و موقع کنکور، افراد خانواده از طرح نکات متفرقه مورد علاقه دانش آموز جدا خودداری کنند. مثلا چند شب قبل از امتحان یا کنکور از دیدن فیلم سینمایی چشم پوشی کنید، تا او بتواند مطالب درسی را مطالعه کند. این برخورد حس همکاری را در او تقویت خواهد کرد. البته اگر استفاده از تلویزیون در اتاق های دیگر امکانپذیر باشد و مزاحمتی برای دانش آموز ایجاد نکند، مانعی ندارد.
– مشوق فرزندتان باشید: اطرافیان در شب امتحان و چند روز مانده به امتحان باید مشوق او باشند و از مایوس کردن او خودداری کنند و همچنین با تکرار حساس بودن موضوع، موجب اضطراب زیاد او نشوند و از مشاجرات خانوادگی دوری کنند.
– شب امتحان، زمان آموزش صحیح امتحان نیست: واقعا فکر می کنید شب امتحان، زمان آموزش صحیح امتحان است، اصلا این طور نیست. پس والدین عزیز اجازه بدهید فرزندتان اگر می خواهد با قدم زدن مطالعه کند، یا با صدای بلند بخواند، آزاد باشد.
– در شب امتحان پند و نهیب به فرزند شما کمک نمی کند: والدین محترم، هرگز تیرهای زهرآگین «درس بخوان!»، «چرا درس نمی خوانی؟»، «به فکر امتحان فردا نیستی!»، «فردا تجدید می شوی»! و «مگر فردا امتحان نداری؟» را به مغز دانش آموز شلیک نکنید که در شب امتحان اصلا چنین پند و نهیب هایی سازنده نیست.
– تشویق عامل مهم یادگیری است: بدون تردید تشویق از مهمترین عوامل موثر در یادگیری به شمار می آید. تشویق و تنبیه دو اهرم بسیار مهم برای کنترل، تعدیل و تقویت رفتار انسان است; اما آنچه مهم است، بهره گیری از نقش موثر تشویق و تنبیه در فرآیند یادگیری و کنترل رفتار از پیش طراحی شده با برنامه است. استفاده نادرست و نابجا از تشویق و تنبیه نه تنها نمی تواند در درازمدت موثر واقع شود، بلکه ممکن است اثرات نامطلوب و سوئی را به همراه داشته باشد.