پژوهشهای بسیاری مبنی بر فواید دو زبانه بودن کودکان وجود دارد. دوزبانه بودن رابطه کودک را با خانواده، فرهنگ و جامعه عمیقتر میکند و نقشی کلیدی در گسترش هویتش دارد. در عین حال، تصورات نادرست و عقاید غیرعلمی فراوانی درباره پرورش کودکان دوزبانه وجود دارد که گاهی در والدین ایجاد ترس و نگرانی میکند.
تصورات نادرست در مورد آموزش کودک دو زبانه
آنها ایتالیایی صحبت نمیکنند؟ اغلب، هنگام صحبت کردن با پسرم، این جمله را از اطرافیان میشنوم. وقتی میگویم ما میتوانیم ایتالیایی صحبت کنیم، اما به انگلیسی هم مسلط هستیم، متوجه تعجب آنان میشوم و با جملاتی مانند «برای یادگیری دو زبان خیلی کوچک نیستند؟»، «آیا گیج نمیشوند؟» و «حتما باید خیلی باهوش باشند» مواجه میشوم. به نظر میرسد در این میان هر کس عقیده و نظری مختص به خود دارد و اغلب هم این نظرات و عقاید نادرست و غیرعلمیاند.
همواره به خاطر داشته باشید، دوزبانه بودن پدیده نادری نیست. حدودا نیمی از جمعیت جهان دوزبانهاند. اگر با این تصورات نادرست درباره پرورش کودکان دو زبانه مواجه شدید، لازم است آنها را نادیده بگیرید.
در ادامه، به بررسی باورهای نادرست و غیرعلمی درباره آموزش کودکان دو زبانه پرداخته میشود:
باور غلط شماره ۱: رشد کردن و گفتگو با بیش از یک زبان کودک را گیج می کند
وقتی کودکان در حال یادگیری همزمان دو زبان هستند، ترکیب و استفاده همزمان از دو زبان بسیار رایج خواهد بود و این بخشی از فرایند یادگیری است. از آنجا که کودکان دایره واژگان غنی و کاملی ندارند، سعی میکنند از هر کلمهای که میدانند برای بیان منظور خود استفاده کنند.
اغلب وقتی کودکانم به زبان انگلیسی با من صحبت میکنند و نمیتوانند کلماتی را که نیاز دارند در ذهن خود ایجاد کنند یا آنها را به یاد آورند، به زبان ایتالیایی منظور خود را میرسانند. اگر کلمه ایتالیایی مورد نظر را ندانند یا نتوانند آن را در ذهنشان ایجاد کنند، مانند کودکی یکزبانه، با اشاره و حرکات، منظور خود را میرسانند.
باور غلط شماره ۲: دوزبانه بودن باعث تاخیر در گفتار می شود
بهتر است مستقیما به این موضوع پرداخته شود. دوزبانه بودن باعث تاخیر در زبان یا گفتار کودکان نمیشود.
رشد زبانی و مهارتهای گفتار در کودکان مختلف، چه یکزبانه باشند و چه دوزبانه، نسبت به یکدیگر متفاوت است. برخی کودکان دوزبانه ممکن است بتوانند دیرتر از کودکان تکزبانه روان صحبت کنند، زیرا نسبت به کودکان تکزبانه، دو برابر کلمات دریافت میکنند. البته این به آن معنی نیست که گفتار واقعی آنها به تاخیر افتاده است. به گفته کارشناسان رشد زبانی، اگر کودک در گفتار یا زبان تاخیر داشته باشد، این تاخیر در هر دو زبان وجود خواهد داشت.
وقتی کودکان دوزبانه به سن مدرسه رفتن میرسند، نسبت به سایر همسالان خود، در سطح یکسانی قرار خواهند داشت و بدون هیچ مشکلی، قادر به برقراری ارتباط و یادگیری خواهند بود.
باور غلط شماره ۳: کودکان برای دوزبانه بودن باید هوش خاصی داشته باشند
طبق یکی دیگر از باورهای نادرست رایجی که در این زمینه وجود دارد، کودکان برای دوزبانه بودن باید هوش خاصی داشته باشند. در حالی که برخی از مردم فکر میکنند یادگیری دو زبان برای بزرگسالان آسانتر است، باید بدانید کودکان برای یادگیری زبان به دنیا میآیند. درست مانند یادگیری خزیدن و راه رفتن، یادگیری زبان نیز یکی از مراحل مهم زندگی به شمار میرود.
حتی کودکانی که در رشد و پیشرفت تاخیر دارند، مانند کودکان اوتیسم و سندروم داون، در صورت نیاز، میتوانند به کودکی دوزبانه تبدیل شوند. اگر کودکان به اندازه کافی در معرض زبان هدف قرار داشته باشند، هر کودکی توانایی دوزبانه شدن را خواهد داشت.
باور غلط شماره ۴: کودکان، قبل از یادگیری زبان دوم، باید به زبان اول مسلط باشند و روان صحبت کنند
بسیاری از والدینی که فرزندان دوزبانه پرورش میدهند نگران هستند که فراگیری همزمان دو زبان فشار زیادی به فرزندشان وارد میکند. آنها فکر میکنند اگر صبر کنند تا فرزندشان به یک زبان مسلط شود سپس فراگیری زبان دوم را شروع کند، یادگیری بسیار آسانتر خواهد بود. هر چه کودکان بزرگتر میشوند، نسبت به زبانها آگاهی بیشتری پیدا میکنند. این به آن معنی است که آنها در سنین بالاتر یک زبان را «یاد میگیرند»، نه اینکه آن را به طور طبیعی کسب کنند.
بنابراین، چه زمانی تصمیم میگیرید کودکتان به اندازه کافی به یک زبان مسلط است و آماده فراگیری زبان دوم است؟ وقتی واژگان کافی دارند؟ وقتی میتوانند بخوانند و بنویسند؟
یادگیری یک زبان در طول زندگی ادامه مییابد، اگر اینگونه باشد، هرگز نمیتوان زمانی را انتخاب کرد که آنها واقعا آماده باشند.
با توجه به «پنجره فرصتی» که بین زمان تولد تا پنج سالگی کودک وجود دارد، متخصصان همگی باور دارند هر چه کودک در سنین کمتر اقدام به فراگیری زبان دوم کند، یادگیری بسیار آسانتر خواهد بود. با صبر کردن برای اینکه کودک ابتدا به یک زبان مسلط شود و سپس اقدام به فراگیری زبان دوم کند، این پنجره فرصت از دست میرود.
باور نادرست شماره ۵: والدین باید به یک زبان کاملا مسلط باشند تا بتوانند با فرزندان خود صحبت کنند
در حالی که این باور در آموزش کودک دو زبانه یک اولویت به شمار میرود، اما اگر شما به یک زبان کاملا تسلط نداشته باشید، باز هم میتوانید آن زبان را به فرزندتان آموزش دهید.
اگر فقط یکی از والدین به اندازه کافی به یک زبان مسلط باشد و بتواند به طور مداوم با کودک صحبت کند، کودک میتواند بهخوبی زبان را یاد بگیرد و روان صحبت کنند. موضوع مهم این است که کودک به میزان کافی در معرض زبان قرار بگیرد.
برخی والدین نگراناند که کودک لهجه مناسب نداشته باشد و روان صحبت نکند، اما تا وقتی لهجه کودک قابل درک باشد، مشکلی وجود ندارد. آیا تسلط به زبان دوم با لهجهای نامناسب بهتر از این نیست که زبان دوم را اصلا بلد نباشند؟
باورهای غلط و عقاید غیرعلمی را فراموش کنید
اگر میخواهید فرزندی دوزبانه داشته باشید و هر کدام از این ترسها و نگرانیها را دارید، به یاد داشته باشید آنها چیزی جز عقاید غیرعلمی و نادرست نیستند و نیازی به نگرانی نیست.
نمیتوان گفت فرایند دوزبانه شدن بسیار ساده خواهد بود. در حقیقت، این رویداد نیازمند صبر و فداکاری بسیار است، اما مطمئن باشید ارزشش را دارد و فرزندتان در آینده از شما سپاسگزار خواهد بود. علاوه بر این، این یکی از بهترین هدایایی است که والدین میتوانند به فرزند خود بدهند.
با مراجعه به کسی که زبان دوم را در سنین بزرگسالی آموخته است، هر کاری میکنم به زمان کودکی برگردم و آموختن زبان دوم را از کودکی شروع کنم. این یکی از اصلیترین دلایلی است که من کودکان دوزبانه را پرورش میدهم.