بسیاری از والدین، با اینکه میدانند درگیری کودکان با یکدیگر خیلی زود خاتمه پیدا خواهد کرد، سریع مداخله میکنند و واکنش نشان میدهند. چرا نباید سریع مداخله کرد؟ دعوای کودکان در زمین بازی یا درگیری آنها با هم باعث تقویت مهارتهای اجتماعی و همدلی بین کودکان خواهد شد. از منظر روانشناسی کودک، مداخله در دعوای کودکان همیشه و همهجا لازم نیست، اما چه زمانی بهتر است والدین یا بزرگترها وارد درگیری شوند و آن را خاتمه دهند؟
- وقتی قلدری اتفاق میافتد. قلدری به معنی این است که یکی از کودکان، با تکرار حرکاتی، قصد آسیب رساندن به کودک دیگر را دارد. در چنین وضعیتی، نوعی تفاضل قدرت هم وجود دارد. معمولا یکی از آنها از لحاظ سنی یا جسمی از دیگری بزرگتر است.
- وقتی خطر آسیب جسمی وجود دارد نیز والدین باید برای مراقبت و محافظت از کودک اقدامی انجام دهند.
بیشتر درگیریهای کودکان فرصت مناسبی برای رشد و ایجاد مهارتهای اجتماعی است. در چنین شرایطی، بهتر است والدین ابتدا صبر و حوصله به خرج دهند و منتظر بمانند و ببینند کودکان چه عکسالعملی نشان میدهند. کودکان باید نحوه تعامل اجتماعی با دیگران را یاد بگیرند و مشکلاتشان را به کمک همین تجربیات اولیه در دعواها حل کنند.
اگر به این نتیجه رسیدید که دعوا وارد مسیر خطرناکتری شده، وقت مداخله رسیده است. از کودکان بخواهید هر کدام مشکل را بیان کنند و شما نیز خیلی واضح مشکل را دوباره بازگو کنید. سپس بخواهید راهحلهای مشکل را بیان کنند و اختلافات بین خودشان را به شیوه دیگری غیر از گلاویز شدن حل کنند. یادگیری این مهارت صرفا برای خاتمه دادن به دعوا نیست، بلکه آنها را مجبور میکند به روش پختهتر و منطقیتری با هم مذاکره کنند.
دعوای کودکان در زمین بازی و نحوه دخالت والدین
مراقبت بیش از حد والدین، مثل والدین هلیکوپتری، به دو طریق مانع رشد شایستگی در کودک میشود. اول اینکه به طور غیرعمدی این پیام را به کودک میدهد که تو بهتنهایی نمیتوانی مشکلاتت را حل کنی و دوم اینکه فرصت تمرین مهارتهای حل مسئله را از کودک دریغ میکند و اجازه نمیدهد او در این مهارتها توانا و ماهر شود. با توجه به این نکته، اگر کودکان هنگام بازی درگیر شدند، بهترین برخورد چیست؟
- فقط در صورتی است مداخله کنید که کودک در معرض آسیب جسمی یا قلدری قرار گرفته باشد. در غیر این صورت، سعی کنید کودکان را به حال خودشان رها کنید.
- اگر دعوا در حال شدت گرفتن است، از کودک بخواهید وارد گفتگو با طرف مقابل شود.
- اجازه دهید هر یک از کودکان نظر خود را بیان کند و سپس شما آن نظر را تکرار کنید.
- به آنها پیشنهاد دهید به دنبال یافتن راهحل باشند. این سؤالات را از آنها بپرسید: چه کاری میتوانید انجام دهید که احساس خوبی در طرف مقابل ایجاد کند؟ چه کاری میتوانید انجام دهید که برای هر دو طرف عادلانه باشد؟
- در صورت لزوم، میتوانید راهحل مورد نظرتان را بیان کنید، اما هیچوقت آن را به کودک تحمیل نکنید.
- بعد از حل مشکلات، اجازه دهید به بازی ادامه دهند.
نتایج بسیار خوبی درباره اختلافات حلشده در دوران کودکی وجود دارد.
براساس مطالعات انجامشده در این زمینه، درگیریها و تعارضات هنگام بازی از دوران کودکی تا دوران دبیرستان اثرات مثبتی دارد که یکی از آنها منطقی بودن است. مهارت استدلال از جمله مهارتهایی است که در سنین بالاتر ایجاد میشود، اما در کودکانی که چنین شرایطی را تجربه کردهاند، این مهارت زودتر از دیگران ظهور پیدا میکند. همچنین، این کودکان مهارتهای دوستیابی و حفظ دوستی بیشتری دارند و راحتتر میتوانند با مسائل کنار بیایند.
طبق نتایج مطالعات علمی، والدین از مداخله کردن احساس خوبی پیدا میکنند. آنها فکر میکنند با مداخله کردن مهارتهای لازم را به کودک یاد میدهند و چون مداخله آنها موجب ختم درگیری میشود، احساس میکنند مؤثر واقع شدهاند. البته کودکانشان هم، از اینکه احساساتشان شنیده شده است، احساس مثبتی دارند. با وجود این، چرا والدین نباید همیشه وارد درگیری شوند و مداخله کنند؟ چون زندگی فراز و نشیبهای فراوانی دارد و والدین همیشه و در هر شرایطی حضور ندارند. پس بهتر است کودک از قبل مهارتهایی برای حل تعارضات کسب کرده باشد.