تهران
021-91009290
تهران
021-91009290

تبعیض بین فرزندان چه آثار مخربی دارد؟

در ابتدا، مانند یک بازی به نظر می‌رسد، «بازی موردعلاقه‌ها»، اما واقعا این بازی بیش از حد جدی است. در خانواده، زمانی که والدین تبعیض بین فرزندان قائل می‌شوند، می‌تواند اثری ماندگار بر کودکان کمتر محبوب و همچنین کودک محبوب ایجاد کند. چه تبعیض‌هایی رایج است و چه باید کرد؟

اثرات تبعیض بین فرزندان

کودکی که نسبت به دیگری کمتر مورد علاقه واقع می‌شود، در مقایسه با آن دیگری که احساس ارزش و شایستگی بیشتری می‌کند، احساس حقارت و رفتار غیر منصفانه دارد. این کودک از توجه کمتر والدین آسیبی ماندگار خواهد دید؛ و دیگری احساس استحقاق بیش از حد را تجربه می‌کند. در سنین بلوغ، جوانان بیشتر نسبت به این جانبداری والدین حساس هستند، زیرا همراهی آن‌ها با والدین شان در جهت منفی در حال تغییر است. با وجود تعارضات بیشتر در این دوران در مقابل کنترل والدین و در کش مکش استقلال طلبی نوجوانان، نوجوانان بیشتر و بیشتر از والدینشان فاصله می‌گیرند. در این گیر و دار است که مشخص می‌شود پدر و مادر‌ها فقط با یک کودک سر و کار ندارند. با این افزایش فاصله و مقاومت، نوجوانان رضایت و هماهنگی با والدین خود را که در کودکی از آن لذت می‌بردند را قربانی حسادتشان نسبت به خواهر یا برادر مورد علاقه پدر و مادرشان می‌کنند؛ «شما او را لوس می‌کنید! شما همیشه با او بهتر از من رفتار می‌کنید». درست مثل وقتی که کودک از شاگرد مورد علاقه‌ی معلم در مدرسه متنفر می‌شود، از خواهر یا برادر محبوب نیز در خانه متنفر خواهد بود.

تبعیض بین فرزندان

تبعیض بین فرزندان می‌تواند در خانه واضح و قابل درک یا از روی قصد و قرض باشد. ۱- تبعیض واضح و قابل درک با تبعیض واضح شروع کنیم. کودکان به شدت نسبت به تفاوت رفتار والدین میان آن‌ها و خواهر یا برادرانشان حساس هستند. چیزی که آن‌ها به دنبالش هستند هر نشانه‌ای از بی عدالتی و یا رفتار تبعیض آمیز از سوی والدین است. «شما بی انصاف هستید» اتهامی است که والدین زیاد می‌شنوند و احساس گناه می‌کنند تا جایی که متوجه شوند نمی‌توانند منصف باشند چرا که انصاف همیشه یک معیار نسبی دارد. برای مثال، فرزند بزرگتر می‌گوید: «این عادلانه است که شما به من اجازه دهید دیرتر از برادر کوچک ترم به رخت خواب بروم، چون من بزرگتر هستم!» و والدین ممکن است موافق این موضوع باشند. اما حالا برادر کوچک‌تر می‌گوید: «شما باید به هر دوی ما اجازه دهید که دیرتر به رخت خواب برویم چرا که هر دوی ما به یک اندازه فرزندان شما هستیم!» و خب والدین موافقت می‌کنند که با فرزندان باید یکسان رفتار کرد؛ بنابراین وقتی صحبت به انصاف می‌رسد، والدین نمی‌توانند برنده باشند چرا که منصف بودن به معنی رفتار مساوی و به طور همزمان متفاوت با فرزندان است. راه حل چیست؟ یک بار یکی از والدین این پیشنهاد را مطرح کرد: «من متوجه شدم که بهترین کار این است که به طور مساوی بی انصاف باشم؛ بنابراین سعی می‌کنم این بی انصافی را به یک اندازه بین فرزندانم تقسیم کنم.» یکی دیگر اینگونه توضیح داد: «من می‌دانم که نامساوی رفتار کردن ممکن است غیرمنصفانه به نظر برسد، اما تمام تلاشم را می‌کنم که با شما براساس نیازهایتان رفتار کنم». ۲- تبعیض بین فرزندان از روی قصد اما تبعیض بین فرزندان از روی قصد، فراتر از این تفاوت‌های اجتناب ناپذیر است. این نوع تبعیض آگاهانه و ترجیحی است. همانند هر سیستم انسانی دیگری، آن‌هایی که مسئول هستند می‌توانند تعیین کنند که چگونه تفاوت‌های یک فرد ارزش‌گذاری می‌شوند و چگونه با آن‌ها باید رفتار شود. در سیستم خانوادگی، والدین مسئول و در راس قدرت تصمیم گیری هستند. زمانیکه تبعیض بین فرزندان مقایسه‌ای باشد؛ انتخاب فرزند بهتر/ بدتر: «تو به اندازه‌ی خواهرت باهوش نیستی». قدرت تبعیض سم خود کم بینی را در کودک فعال می‌کند. زمانی که کودک به خود می‌گوید: «من هرگز به اندازه خواهرم باهوش نخواهم بود. پدر و مادرم این را به من گفتند.» زمانیکه تبعیض بین فرزندان ترجیحی باشد؛ امتیاز‌هایی به یکی از فرزندان داده می‌شود که دیگری از آن محروم است: «نیاز‌های برادرت در اولویت هستند.» وقتی یک کودک به طور مداوم از مزایای اعطا شده به دیگری محروم می‌شود، قدرت تبعیض انکار فرصت‌های قابل مقایسه است: «والدین من همیشه کار‌های بیشتری برای او انجام دادند. چیز‌های بیشتری برای او فراهم بود تا من.» نوع اول (تبعیض مقایسه‌ای) شامل بیانات نامناسب تایید، افتخار، خودستایی، توجه، تعریف و مقایسه است. نوع دوم (تبعیض ترجیحی) شامل فراهم کردن امتیازات، امکانات، توقعات و فرصت‌های نابرابر است. هر دو نوع این تبعیض متقابلا از یکدیگر حمایت می‌کنند. باور‌های تبعیض مقایسه ای، اعمال تبعیض ترجیحی را توجیه می‌کنند و برعکس، آثار نوع دوم باور‌های نوع اول را. در نظر کودکی نامحبوب، رفتار تبعیض آمیز پدر و مادرش اینگونه است: «ما تو را نسبت به فرزند دیگر، کمتر می‌بینیم به همین خاطر کمتر برای تو فراهم می‌کنیم.» یکی از مراجعینم در سن جوانی این موضوع را اینگونه بیان کرد: «با من مثل یک فرزند درجه دو رفتار می‌شد. من عشق را احساس می‌کردم، اما نه به اندازه‌ی کافی».  

چه باید کرد؟

در رابطه با تبعیض واضح که دلایل قابل درکی دارند و پیش‌تر درباره آن صحبت شد، پدر و مادر باید این ناگزیری در بی انصافی و تبعیض را بپذیرند و زمانی که یکی از کودکان شروع به شکایت در این رابطه می‌کند به او گوش دهند. چرا که کودک در این زمان به دنبال توجه و تایید است. در مورد تبعیض عمدی، پدر و مادر باید این گام‌های بازدارنده را در نظر داشته باشند: ۱. کودکانتان را با یکدیگر مقایسه نکنید و جملات مقایسه گونه در این رابطه به دیگران نگویید. در صورت امکان در قلب یا ذهنتان نیز آن‌ها را مقایسه نکنید. ۲. اگر یکی از فرزندان شما احساس حسادت یا تنفر نسبت به دیگر دارد، صادقانه به خودتان رجوع کنید و ببینید آیا در حال رفتار تبعیض آمیز هستید یا خیر. ۳. پادزهر تبعیض بین فرزندان این است که همه را به یک اندازه محبوب بشمارید. این کار را با اعلام ارزشمندی آن‌ها به طور یکسان نشان دهید و به آن‌ها بگویید هریک به طور منحصر به فردی ارزشمند هستند. به خاطر این فردیت هیچ یک از آن‌ها نمی‌توانند جایگزین دیگری شوند یا با او رقابت کنند.  
مقالات مرتبط
پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.قسمتهای مورد نیاز علامت گذاری شده اند *